ناراحتی روحی، یکی از عواطف انسانی است که همهی افراد در بازههای زمانی مختلفی از زندگی، آن را تجربه میکنند. احساس ناراحتی، عکسالعملی طبیعی در شرایطی است که فرد، با درد یا مشکلی دستوپنجه نرم میکند. ناراحتی، درجهبندیهای متفاوتی دارد ولی مثل سایر عواطف انسانی، موقتی است و با گذر زمان، از بین میرود. همین موقتی بودن است که ناراحتی روحی را از افسردگی متفاوت میسازد.
افسردگی، یک بیماری روانی طولانیمدت است و بر جنبههای مختلف زندگی فرد از جمله شغل، روابط اجتماعی و سایر بخشهای مهم عملکرد وی تأثیر میگذارد. اگر این بیماری درمان نشود، علائم افسردگی ممکن است برای مدت طولانی، ادامه پیدا کند.
برای اینکه تفاوت افسردگی و ناراحتی را بدانید، این مطلب را دنبال کنید.
زمانی که ناراحت هستید، ممکن است این احساس، در همهی اوقات، بر شما غالب باشد ولی در این میان، لحظاتی را تجربه میکنید که میتوانید بخندید یا احساس راحتی کنید. درصورتیکه افسردگی، کاملا با ناراحتی روحی متفاوت است.
احساسی که در افسردگی دارید، همهی جنبههای زندگی شما را تحتتأثیر قرار میدهد. اینکه بتوانید لحظات شادی را تجربه کنید یا از چیزی لذت ببرید، بسیار سخت یا غیرممکن است. حتی فعالیتهایی که دوست داشتید و افرادی که در کنار آنها لذت میبردید، دیگر باعث شادی و دلخوشی شما نمیشوند. افسردگی، یک بیماری روانی است؛ نه یک حالت احساسی.
اگر ناراحت باشید، ممکن است بعضی از این علائم را تجربه کنید، ولی این علائم معمولا بیشتر از دو هفته طول نمیکشند. ضمنا، اقدام به خودکشی یا فکر کردن به آن، یکی از علائم افسردگی است نه ناراحتی.
متخصصان بیماریهای روانی از شاخص DSM-5 برای تشخیص علائم افسردگی یا ناراحتی در افراد استفاده میکنند. این شاخص، نسخه پنجم برنامهریزی شده از انجمن روانپزشکی آمریکا است و در واقع، راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی محسوب میشود. اگر این علائم را داشته باشید، ممکن است افسردگی یا افسردهخویی (دیستایمیا) در شما تشخیص داده شود.
شاخص دیاسام-۵ شامل ۹ علامت احتمالی افسردگی است. میزان شدت هر کدام از این عوامل جداگانه بهعنوان بخشی از فرایند تشخیص، سنجیده میشود. این ۹ علامت عبارتاند از:
افسردگی ممکن است هم در زنان و هم در مردان و در هر سنی بروز کند. این اختلال روانی همهی افراد از گروههای قومی مختلف و جایگاههای مختلف اجتماعی و اقتصادی را درگیر میکند.
در ادامه، ریسکفاکتورهای افسردگی یعنی عواملی که ریسک ابتلا به افسردگی را افزایش میدهد، نام میبریم. البته در نظر داشته باشید که داشتن یک یا چند مورد از این عوامل به این معنا نیست که حتما به افسردگی مبتلا میشوید. این علائم عبارتاند از:
افسردگی ممکن است عوارض جانبی برخی از داروها باشد. اگر فکر میکنید دارویی که مصرف میکنید روی خلقوخو و احساس شما تأثیر گذاشته، با پزشک خود در مورد ادامهی مصرف آن مشورت کنید. برخی از داروهایی که ممکن است باعث افسردگی شوند، عبارتاند از:
گر برای بیش از دو هفته احساس ناراحتی میکنید، به پزشک مراجعه کنید و اگر به فکر خودکشی میافتید، حتما از فوریتهای پزشکی برای درمان سریع، کمک بگیرید. حتما این نکته را ذکر کنید که آیا این احساس غم، در عملکرد شما، انجام فعالیتهای مربوط به زندگی روزمره یا تجربههای شاد، تداخلی ایجاد میکند یا نه. با یک متخصص مثلا روانشناس یا مشاور حرفهای یا هر فرد معتمد دیگری در این مورد صحبت کنید. صحبت کردن در مورد شرایطی که دارید، اولین قدم مفید برای کشف علت آن است.
پزشکی که به آن مراجعه میکنید از ابزارهای تشخیصی متعددی استفاده میکند تا دقیقا مشخص کند که به افسردگی مبتلا هستید یا ناراحتی. پزشک از شما مجموعهای سؤال میپرسد یا پرسشنامهای در اختیارتان میگذارد که بر اساس معیار DSM-5 تهیه شده است. این اطلاعات به پزشک کمک میکند که دقیقا تشخیص دهد شما افسردگی دارید یا دچار ناراحتی موقتی هستید. همچنین، با شما در مورد علائمی که دارید صحبت میکند؛ در مورد اینکه چه احساسی دارید و زندگی روزمرهی شما به چه شکلی سپری میشود.
پزشک ممکن است چند آزمایش فیزیکی هم برای شما در نظر بگیرد. این آزمایشها مشخص میکند که آیا هیچ عامل زمینهای دیگری باعث این شرایط روانی در شما شده یا خیر. این آزمایش ممکن است شامل آزمایش خون برای تشخیص کمکاری تیروئید باشد.
اگر مبتلا به ناراحتی روحی باشید، تغییرات کوچک در سبک زندگی میتواند حال روحی شما را بهبود بخشد:
حتی اگر مبتلا به افسردگی هم باشید، تغییر سبک زندگی میتواند موجب بهبود حالتان شود، ولی این تغییرات کافی نیستند. اگر افسردگی دارید، مشاوره با افراد متخصص میتواند تغییرات عمدهای در وضعیت روحی شما ایجاد کند. این مشاورههای روانشناسی را گفتوگودرمانی نیز مینامند.
اگر افسردگی شدید و میل به خودکشی دارید، احتمالا لازم باشد که در بیمارستان یا سایر مراکز درمانی بستری شوید.
پزشک یا درمانگر شما ممکن است برایتان دارو هم تجویز کند. انواع مختلف داروهای ضد افسردگی وجود دارد. پزشک تصمیم میگیرد که با توجه به شرایطی که دارید، کدام دارو برایتان مناسبتر است. انتخاب نوع دارو به نیازها، سابقهی خانوادگی، آلرژی و سبک زندگی شما بستگی دارد.
قبل از اینکه پزشک، برنامه درمانی قطعی را به شما ارائه کند، ممکن است چند مورد از آنها را امتحان کنید تا داروی مناسبتان پیدا شود. گاهی بعضی از داروهای ضد افسردگی ممکن است میل به خودکشی را در شما افزایش دهد؛ بنابراین بسیار اهمیت دارد که اگر شرایطتان در حال وخیمتر شدن است، فورا پزشک را در جریان بگذارید.
اگر دورهای از ناراحتی روحی را در زندگی تجربه میکنید، تغییر سبک زندگی و فعالیت میتواند سبب بهبود اوضاع شود. اگر احساس میکنید که نیاز است با کسی حرف بزنید یا فکر میکنید که نیاز به دارو دارید، به کمکهای تخصصی از طرف افراد متخصص نیاز پیدا میکنید.
افسردگی درمان میشود، ولی تغییر سبک زندگی بهتنهایی نمیتواند برای بهبود آن کافی باشد. به همین دلیل باید وارد فرایند درمان شوید و حتی داروهای تجویزی را هم مصرف کنید.
حتما برای دریافت کمک از متخصصان، اقدام و با این کار، به بهبود خودتان کمک کنید. اگر نمیتوانید بهتنهایی این مراحل را دنبال کنید، حتما از فرد دیگری بخواهید تا شما را همراهی کند. به عنوان مثال، با یک پزشک خانواده معتمد مشورت کنید یا همراه با یکی از دوستان و اعضای خانوادهی خود به اولین قرار ملاقات با درمانگر بروید. فرق نمیکند که امروز چه احساسی دارید، در نهایت شما لیاقت آن را دارید که به امیدواری و بهبودی دست پیدا کنید.
مبارزه با ناراحتی و افسردگی، به تلاش زیادی نیاز دارد. اگر تحت درمان هستید، جلسات درمانی و مشاورهی خود را فراموش نکنید و به آن اهمیت بدهید. در مورد هر آنچه که در فکرتان میگذرد با مشاور صحبت کنید. چند نکتهای را که در ادامه مطرح میشود، مد نظر قرار دهید و برای مقابله با افسردگی و ناراحتی، بهکار ببندید:
ساعت را تنظیم کنید و هر روز سر ساعت مشخصی بیدار شوید. یک روال مشخص برای انجام کارهای روزانه مربوط به مراقبت از خود در نظر بگیرید و به آن پایبند باشید.
در برنامه روزانهی خود حتما فعالیتهای ورزشی را قرار دهید. ورزش، حالوهوای شما را تغییر میدهد و وضعیت سلامتی کل بدنتان را بهبود میبخشد.
خودتان را منزوی نکنید. بخشی از زمان روز را با دوستان و نزدیکان خود بگذرانید؛ یا قرار ملاقات حضوری بگذارید یا تلفنی با هم در تماس باشید.
کارهایی که در گذشته، شما را سر ذوق میآورد، از سر بگیرید یا فعالیتهای جدیدی را امتحان کنید. اگر برنامه و هدفی برای زندگی داشته باشید، سریعتر بهبود پیدا میکنید