کوروش محمدی درباره میزان و علت خشونت در جامعه ایرانی و آسیب شناسی آن گفت: خشونت، هیجان مدیریت نشده و در واقع طغیان احساسات منفی فرد است. این نوع خشونت زمانی اتفاق میافتد که فرد با مجموعهای از بنبستها در زندگی خود مواجه شده و میزان استرسهای وارده بر فرد از آستانه تحمل او بیشتر میشود که در این صورت وجود کمترین عامل تحریکی میتواند، او را به این کار وادار کند. در واقع ظرفیت روانی فرد مدتها قبل از بروز خشونتی با این شدت در اثر بروز استرسهای مختلف و ناکامیها در فرد پر شده تا جایی که توان مواجهه و پذیرش مساله پیش پا افتادهای مثل جریمه را ندارد. محمدی خاطرنشان کرد: خشونت زمانی رخ میدهد که فرد به یک آستانه پایین از تحمل رسیده و در مواجهه با فشاری مثل عوامل محیطی و انواع خشونتهایی که در جامعه وجود دارد از فرد صادر میشود.
در جامعه ما در عصر حاضر عمدتا دلایل شکلگیری زمینههای خشونت علاوهبر اختلالات فردی، مجموعهای از ناکامیهای کوچک و بزرگ حاصل دوندگیهای روزمره و تلاشهای بیوقفه برای امرار معاش خانواده و حصول شرایط رفاهی و… را در بر میگیرد. وقتی ظرفیت اصلی و توانایی فرد در مقابله با بحران و چالشهای پیشرو تکمیل میشود، دیگر امکان پذیرش استرس و فشار دیگری برای او وجود ندارد و همانند آب داخل یک کتری که دمای آن به نقطه جوش رسیده، با کمترین عامل سطحی یا فشار بیرونی قلیان میکند. او افزود: در زمینه تولید خشم در جامعه ما عوامل تربیتی نیز تاثیرگذارند، مسائلی از قبیل ارتباط ناموثر میان افراد خانواده، وجود تبعیض یا روشهای اشتباه تربیتی که خانوادهها استفاده میکنند و نیز عواملی همچون فقدان یک یا هر دو والدین، اعتیاد در خانواده، مشاجرات لفظی و اختلافات بین والدین و… زمینههای بروز خشم هستند.
در عین حال کاهش نشاط و فضای نشاطانگیز به علت گرایش به زندگی شهری، دوندگیهای صبح تا شب، کاهش رفاه عمومی نیز در کنار دیگر عوامل زمینههای بروز خشم را در فرد تسهیل میکنند. رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی کشور با اشاره به نقش انکارناپذیر زندگی گذشته افراد در بروز خشم گفت: کسانی که با خشونت به خود و دیگران آسیب میزنند، عموما علتهایی در گذشتهشان وجود دارد. علاوهبر این باید بررسی کرد این افراد در چه فضایی زندگی میکنند؟ چه میزان سختی را متحمل میشوند؟ تبعیضهای اجتماعی، فواصل طبقاتی که امروزه در جامعه بیداد میکند تا چه اندازه روی آنهای تاثیر دارد؟ یا فرد چقدر توانسته در دستیابی به آمال شخصیاش مانند تحصیل موفق باشد؟ چقدر با امیال و آرزوهایش همراه شده یا چقدر ناکامی تجربه کرده است؟ همچنین این مهم است که مشخص شود، فرد خشن در چه سطحی از شادی و نشاط زندگی کرده یا میکند.