دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد
گفتا شراب نوش و غم دل ببر ز یاد
گفتم به باد میدهدم باده نام و ننگ
گفتا قبول کن سخن و هر چه باد باد
سود و زیان و مایه چو خواهد شدن ز دست
از بهر این معامله غمگین مباش و شاد
بادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ
در معرضی که تخت سلیمان رود به باد
حافظ گرت ز پند حکیمان ملالت است
کوته کنیم قصه که عمرت دراز باد
آن کسی که تو را نصیحت کرد، به سخنش گوش فراده که به صلاح تو است و اگر هم به زیانت تمام شود ، باز هم آن را به فال نیک بگیر . تو نباید به شادی و غم فکر کنی ، اگر شاد باشی بهره خواهی برد و اگر غم خوری زیان . همیشه کار بزرگ توام با ترس و خطر است، پس برای موفقیت می باید خطر کرد .
نام و ننگ : شهرت ، حیثیت ، آبرو
بادت به دست باشد … : همه موجودیت دنیوی از بین رفتنی اند .