اگر مصاحبه شغلی در پیش روی دارید، یا قرار است یک فرم اداری در مورد خودتان پر کنید و یا مدیرتان از شما خواسته است تا جلسه ای برای برنامه ریزی پیشرفت خودتان برگزار کنید پس شانس با شما یار بوده که الان دارید این مطلب را می خوانید.
همانطور که از اسمش پیداست فرصتی است که شما بتوانید به گذشته بازگردید و عملکرد قبلی خود را مستند کرده و مسیر رشد و فرصت های آینده را روشن کنید.
نوشتن خودبازبینی معمولا در ابتدا با خجالت همراه است اما مطمئن باشید اگر کمی وقت بگذارید و اصول مربوط به بازبینی خود را بیاموزید می توانید به شیوه ای کاملا متمایز و عالی درباره خودتان بنویسید.
ممکن است خودبازبینی، برای شما یک موقعیت مضطرب کننده باشد. ممکن است شما ندانید راجع به چه چیزی بنویسید یا یک نویسنده ناشی باشید که حتی نتواند جملات خود را تمام کند و یا مطمئن نباشید که آیا اصلا در هنگام نوشتن صداقت دارید یا نه!؟
نگران نباشید اینها دقیقا چیزهایی است که قرار است در موردشان با شما صحبت کنیم.
مطمئنا شما چیزهای زیادی برای گفتن دارید. نوشتن کل تجارب، استعدادها و مهارت ها در یک یا دو پاراگراف تقریبا غیر ممکن است. سعی کنید افکارتان را منظم کنید. تصور کنید که میخواهید خودتان را به یک غریبه معرفی کنید، تصور کنید که آنها چه چیزی را باید بدانند، چه چیزی را می خواهند بدانند و شما چگونه باید پاسخ دهید.
در هنگام نوشتن خودبازبینی، فراموش نکنید که پذیرش صادقانه داشته ها و نداشته ها، به هر شخص کمک میکند که دریابد چگونه رشد کند و به گونه ای متفاوت عمل کند.
هیچکس بهتر از خودتان نمی داند که شما روزانه چه کارهایی انجام می دهید. بنابراین شرکت ها می خواهند گزارش آن را به طور مستقیم از شما بشنوند. در کنار اینکه شما توسط مدیران و حتی همکاران خودتان بررسی می شوید، نوشته های شما در مورد خودتان به واحد منابع انسانی کمک می کند تا دریابد آیا شما در قبال وظایف خود مسئولانه رفتار می کنید یا خیر؟ و آیا لازم است خطراتی که در مسیر کاری خود با آن مواجه هستید به شما نشان داده شود؟
در نهایت بصورت عادلانه به شما اجازه میدهد تا داستان خود را با کلمات خودتان بگویید نه چیزهایی که مدیران شما در مورد شما می گویند.
معمولا شرکت ها به دنبال تطابق بین مدیر و کارمند هستند. اگر مدیر یک چیز را بگوید و کارمند چیز دیگری را ، احتمالا یک جای کار می لنگد. در این وضعیت سازمان ها در روابط بین آنها دخالت خواهند کرد.
ممکن است واحد منابع انسانی شرکت ها روند شغلی افراد را تعقیب نمایند که آیا کارمند در نوشته هایش بازخوردی را بطور مکرر بیان کرده است؟ در مورد پیشرفت سازمان در گذشته و آینده نظری داشته است؟ مواردی از این دست چیزهایی هستند که برای واحدهای منابع انسانی ارزش پیگیری دارند.
مدیر شما به متن خودبازبینی شما نگاه می کند تا ببیند شما چه مسیر پیشرفتی را برای خودتان متصور هستید. مطمئنا هرچقدر شما این مسیر را پررنگ تر توصیف نمایید وی در قبال شما مسئولیت آسانتری خواهد داشت.
اول اینکه، بوسیله نوشتن اهدافمان در واقع مسیری را که باید طی کنیم مشخص کرده ایم. پس می توان گفت نوشتن یک راه عالی برای رسیدن به موفقیت و اهدافی است که برایمان ارزشمند هستند.
در ثانی، نوشتن خودبازبینی یک فرصت عالی است که همراه با خودآگاهی است. با داشتن لیستی از آنچه که انجام داده اید، جایگاهی که می خواهید و اینکه چگونه می توانید به آنجا برسید ، مسیری را مشخص می نمایید و فرصتی ایجاد می کنید تا به قدم برداشتن در آن مسیر فکر کنید.
در نهایت، نوشتن در مورد خودتان می تواند نقطه عطفی باشد برای بهبود وضعیت فعلی شما. شاید شما بارها تلاش کرده اید روابط خود را با رییستان بهبود بخشید و به وی بفهمانید برایتان مهم است کارها را با اولویتی که دارند انجام دهید. شما می توانید از این فرصت استفاده کنید و با توصیف خود و این مشکلات در نوشته هایتان، راه حل مسائل این چنینی را نیز بیان کنید.
اگر خوش شانس باشید ممکن است با ذکر نکاتی از شما خواسته شود یک خودبازبینی بنویسید. بعنوان مثال واحد نیروی انسانی با مشخص کردن مواردی در نوشتن به شما جهت می دهد و شما را راهنمایی می کند که در مورد چه چیزهایی بنویسید:
اگر در جلسات مربوطه با پاسخ قاطعانه برای سوالات فوق حاضر شوید هنگامی که رئیستان از شما می خواهد به موفقیت ها و شکست های سال گذشته فکر کنید پاسخ های شما موجب خواهد شد تا بعنوان یک کارمند جدی که سرآمد سایر کارمندان است به شما نگاه کند.
حالا زمان آن است که به صورت تیتروار شروع به نوشتن خودبازبینی کنید. اگر کارهایی را که قبلا انجام داده اید فراموش نموده اید نگاهی به ایمیل ها، تقویم کاری، برنامه های ملاقات، لیست وظایف و دست نوشته های خود در سررسید شخصی تان بیندازید.
اگر کاری را با مشارکت دیگران انجام داده اید می توانید ایمیلی به چند همکار قدیمی بزنید و از آنها بپرسید چه دستاوردهایی در خصوص کاری که با هم انجام داده اید به ذهنشان می رسد. همچنین می توانید از آنها بپرسید به نظر آنها شما در چه زمینه هایی برتر ازدیگران هستید و یا در چه زمینه هایی لازم است ارتقا پیدا کنید.
در قدم بعدی شما باید نگاهی به پشت سر بیندازید و بررسی کنیدکه به کدامیک از اهدافی که قبلا مشخص کرده بودید دست یافته اید؟
از آنجایی که صحبت کردن با یک دوست همیشه تا حدی می تواند مفید واقع شود پیشنهاد دیگر اینست که با یک دوست در مورد چیزی که می خواهید بنویسید صحبت کنید. افکار خود را ساماندهی کنید حالا ساده تر ین کار اینست که هر چه در ذهنتان میگذرد را فقط روی کاغذ بریزید. نکته قابل توجه این است که لازم نیست حتما همه این اتفاقات در یک جلسه اتفاق بیفتد. شما می توانید در چندین جلسه با فواصل زمانی که خود لازم میدانید نوشته هایتان را تکمیل کنید. به محض اینکه نوشته هایتان را تکمیل کردید آن را کنار بگذارید و صبح روز بعد نگاهی به آن بیندازید. ببینید که آیا هنوز هم فکر می کنید خودبازبینی شما صحیح بوده است؟
فراموش نکنید: قبل از ارسال نوشته هایتان مطمئن شوید که حتما برای بار آخر آنها را کنترل کرده اید.
هیچوقت در مورد خودتان دروغ ننویسید. زیرا اولا شرکت شما نمی تواند درمورد چیزی که حقیقت ندارد به شما کمک کند. ثانیا بعنوان یک انسان شما قابلیت رشد دارید و کسی از شما انتظار ندارد که کامل باشید. پس با صداقت آنچه که نیاز است را روی کاغذ بیاورید و همیشه سعی کنید خود را کمی پایینتر از آنچه که هستید نشان دهید. بگذارید کمی فضا برای درخشیدن داشته باشید. اگر خود را بعنوان یک نیروی کار کامل معرفی کنید واقعا دیگر جایی برای رشد ندارید و از شما انتظار می رود در کمال دقت و تخصص عمل کنید. پس بهترین راه اینست که در کنار صداقت و شفافیت، در هنگام نوشتن خودبازبینی کمی آینده نگر باشید.