شراب بیغش و ساقی خوش دو دام رهند
که زیرکان جهان از کمندشان نرهند
من ار چه عاشقم و رند و مست و نامه سیاه
هزار شکر که یاران شهر بیگنهند
جفا نه پیشه درویشیست و راهروی
بیار باده که این سالکان نه مرد رهند
مبین حقیر گدایان عشق را کاین قوم
شهان بی کمر و خسروان بی کلهند
به هوش باش که هنگام باد استغنا
هزار خرمن طاعت به نیم جو ننهند
مکن که کوکبه دلبری شکسته شود
چو بندگان بگریزند و چاکران بجهند
غلام همت دردی کشان یک رنگم
نه آن گروه که ازرق لباس و دل سیهند
قدم منه به خرابات جز به شرط ادب
که سالکان درش محرمان پادشهند
جناب عشق بلند است همتی حافظ
که عاشقان ره بیهمتان به خود ندهند
تجملات دنیا انسان را مجذوب می سازد و به طرف خود می کشاند و حتی افراد باهوش و زیرک نیز از این امر در امان نخواهند بود. با اراده ای قوی و توکل به خداوند راهت را ادامه بده تا به ارزویت برسی. در زندگی و عشق، یکرنگ و یک دل باش.
شراب بی غش : شراب خالص و ناب
استغنا : بی نیاز بودن از غیر معشوق و حق ، مرحله چهارم از مراحل هفتگانه عرفان است .