اگر شراب خوری جرعهای فشان بر خاک
از آن گناه که نفعی رسد به غیر چه باک
برو به هر چه تو داری بخور دریغ مخور
که بیدریغ زند روزگار تیغ هلاک
به خاک پای تو ای سرو نازپرور من
که روز واقعه پا وا مگیرم از سر خاک
چه دوزخی چه بهشتی چه آدمی چه پری
به مذهب همه کفر طریقت است امساک
مهندس فلکی راه دیر شش جهتی
چنان ببست که ره نیست زیر دیر مغاک
فریب دختر رز طرفه میزند ره عقل
مباد تا به قیامت خراب طارم تاک
به راه میکده حافظ خوش از جهان رفتی
دعای اهل دلت باد مونس دل پاک
کاری که انجام می دهی، می باید طوری باشد که فایده اش به همه برسد. آنچه برای خود می خواهی برای دیگران بخواه. اگر به خاطر خدا انفاق و بخشش کنی، خداوند بخشندگان را دوست می دارد. به دنبال جمع کردن اموال مباش که عمری گرسنگی را تحمل کنی و سر انجام گرسنه از دنیا بروی، هم بخور هم به دیگران بخوران.
روز واقعه: روز مرگ
امساک: بخل، خست، خودداری از غذا خوردن
دیر مغاک: گود، گودال
دختر رز: کنایه از شراب است
طارم تاک: چوب بست انگور، نرده چوبی یا آهنی