بر اساس بیشتر مطالعات انجام شده امروزی، جمجمه ضخیم مغز ما در طول زمان تغییرات زیادی کرده و همین امر باعث شده است فرد نیازهای تکامل یافته تری داشته باشد.
زمانی که انسان ها شروع به راه رفتن بر روی دو پای خود کردند، شکل آلت تناسلی نیز تغییر پیدا کرد. با این تغییر، ما مجبور شدیم، کودکان کوچک تری به دنیا بیاوریم و سرهای آن ها به گونه ای تغییر پیدا کرد که بتواند از طریق کانال تولد، عبور کند. به هر حال، آلت تناسلی کوچک ما بدین معنی است که کودکان باید قبل از اینکه به چیزی که در اصل هستند رشد و توسعه یابند، به دنیا بیایند.
تا به حال تولد نوزاد گوزن یا آهو را دیده اید؟ نوزاد این حیوان بلافاصله بعد از تولد، کاملا توسعه یافته است. در مقابل، نوزاد انسان ها بدون کمک نمی تواند زنده بماند و باید والدین زمان زیادی برای پرورش و مراقبت از کودکان خود اختصاص دهند تا بتوانند او را از مرحله اسیب پذیری عبور دهند و برای بلوغ جنسی آماده کنند.
بیشتر توسعه ها و تکامل هایی که در نوزدان انجام می شود خارج از رحم مادر است و همین امر می تواند مزایا و معایبی داشته باشد. این حقیقت که انسان ها بسیار زود متولد می شوند و توسعه آن ها در سال های اول زندگی انجام می شود به دو گزینه بزرگ می انجامد:
اولا از آنجایی که نوزادان بیشترین رشد خود را خارج از رحم دارند، مغزشان می تواند بزرگ تر از سایر پستانداران باشد و رشد کند. دوما، زندگی ظریف و حساس نوزاد نیازمند مراقبت های زیادی است و کودک برای زنده ماندن به یک مراقب دلسوز نیاز دارد. بر اساس یکی از مقالات منتشر شده، عشق همانند یک دستگاه برای تحریک جفت گیری عمل می کند و انسان ها را به هم مرتبط می سازد.
اگرچه عشق در نگاه اول به عنوان یک دستگاه تعهد توسعه پیدا کرده است اما همیشه اینگونه نیست. هنوز هم فرایند جفت گیری نمی تواند همه چیز را درباره عشق نمایان سازد. ما می توانیم برای یادگیری بیشتر در مورد رفتارهای عاشقانه به گونه های مشابه نگاهی بیندازیم. هنگامی که صحبت از عشق می شود ما زیاد شبیه میمون ها یا شامپانزه ها نخواهیم بود.
رفتار ما بسیار شبیه رفتار موشی به نام prairie voles است. زمانی که شیمی مغز این موش ها را بررسی کنیم می توانیم اطلاعات زیادی در مورد شیوه زندگی و عاشق شدن آن ها به دست آوریم.
دکتر دون واگون در این باره چنین می گوید: اگر بدانید تقلید کردن عشق واقعی چقدر آسان است شگفت زده خواهید شد.
انتشار هورمون اکسی توسین و وازوپرسین ممکن است در اصل با احساس عاشقانه عمیق مرتبط باشد. زمانی که این هورمون ها در موش ها مسدود شد آن ها قدرت جنسی خود را از دست دادند. حتی موش های عاشق نیز بعد از مسدود شدن این هورمون ها حس عشق عمیق و واقعی خود را از دست دادند. اما اگر این هورمون ها به موش ها تزریق شود چه اتفاق می افتد؟ دکرت واگون در این باره چنین می گوید: آن ها بلافاصله با جفت خود ارتباط برقرار می کنند.
فعال یا غیر فعال کردن هورمون عشق در انسان ها چندان هم ساده نیست. به همین خاطر نمی توان به وضوح گفت که رفتار عاشقانه انسان ها به چه دلیلی است و ایا شباهتی به عاشق شدن موش ها دارد یا خیر.
اما چیزی که واضح و روشن است این است که اکسی توسین و وازوپرسین نقش مهمی در احساسات عاشقانه افراددارد. محققان دریافته اند که عشق در اصل برای مجبور کردن افراد برای در کنار هم بودن استفاده می شود . حالا باید بدانیم واقعا چرا انسان ها عاشق می شوند؟
بر اساس یکی از نظریه های مطرح شده در مجله Proceedings of the National Academy of Sciences، اصلی ترین دلیل برای عاشق شدن، متوقف کردن مردان برای کشتن بچه های خودشان است.