چند فوق ستاره بزرگ دنیای فوتبال که دیدنشان آرزوی هر فوتبالیستی است دور هم جمع شدهاند تا مراسم قرعهکشی جام جهانی را که میلیاردها نفر منتظر تماشایش هستند برگزار کنند، اما در آن هیاهوی عجیب، علی دایی، بیاعتنا به همه اتفاقات و سنگینی توجهات جهانی به مراسم راحت چرتش را میزند؛ اتفاقی که با شوخی کافو و ماتئوس کاپیتانهای سابق تیمهای برزیل و آلمان مواجه شد؛ ستارههایی که جام جهانی فوتبال را بالای سر بردند و وزن ورزشی بالاتری از علی دایی دارند، اما شهریار فوتبال ایران که رکورد بیشترین گلزده ملی را تا چند وقت قبل در اختیار داشت راحت چرتش را میزد. رکوردی که فقط وقتی توسط کریس رونالدو شکسته شد و توجه دنیا را به خودش جلب کرد برای ما ایرانیها جذاب و مهم شد و قبلاً اعتنای چندانی به آن نداشتیم.
انتشار آن ویدئوی کوتاه با واکنش طنز کاربران ایرانی هم همراه شد. برای آنها هم عجیب بود دایی چطور این قدر راحت در آن مراسم چرت میزند، اما چرتزدن علی دایی را نباید شوخی گرفت. علی دایی در دوران بازی فوتبالیست برجستهای بود، اتفاقهای بزرگ رقم زد، اما گاهی محبوب سکوها نبود. تماشاگران خداداد عزیزی، عابدزاده، گاهی مهدویکیا و علی کریمی را بیشتر دوست داشتند. دایی زبان تندی داشت. یک وقتهایی احساس میشد خودش را به تیم ملی تحمیل کرده. گاهی در بازیهای باشگاهی هفتهها گل نمیزد، اما جالب این بود که توجهی به سکوها نداشت. کمتر درگیر هیجان لحظهای برای واکنش به دیگران میشد. تمرکز او راز استمرارش بود. این که چندان درگیر موقعیتهای جدی و سخت نشود. بعد فوتبالش هم در قامت مربی هر پیشنهادی را قبول نکرد. در سطح کارشناس تلویزیونی خودش را پایین نیاورد. سر از هر برنامه و رویدادی در نیاورد. هیجان افتتاح رستوران، تبلیغ برای مطب دندانپزشکی و معرفی اینستاگرامی برای درآمدزایی را نداشت. او خودش بود و ماند. دایی در دوران مربیگری هم خودش بود. گاهی اشتباهاتی داشت. حتی نتایج تیم او باعث شد ایران جام جهانی ۲۰۱۰ را تجربه نکند، اما نمیتوان از این موضوع غافل شد که او متفاوت از دیگران است. چه در روزهایی که سکوهای قرمز به هواداری از علی پروین علیهاش شعار میدادند و او با حفظ تمرکز گلزنی میکرد؛ چه در قرعهکشی جام جهانی که راحت استراحت را ترجیح میدهد و نگران این هم نیست که کافو و ماتئوس کنارش ایستادند.
علی دایی در مسیری که حرکت میکند دیگران را چندان نمیبیند و نگران نوع بازخوردها نیست. گاهی مثل جام جهانی ۲۰۰۶ و ۲۰۱۰ از این رفتار لطمه میبیند و گاهی نه و همین تفاوتهاست که از او علی دایی ساخته. اگر علی دایی قرار بود یک روز در خندوانه باشد، یک روز مهمان شوتبال و چند روز بعد هم مافیا بازی کند و با پیج اینستاگرامیاش هم کاسبی کند دیدنش آنچنان اتفاق خاصی نبود. او ترجیح میدهد خودش باشد و همراه جریان نباشد. اسطورهای که اینروزها دوستداشتنیتر از قبل شده، چون قدر خودش را میداند و اعتباری هم هست برای ایران.»