هالووین یکی از قدیمیترین تعطیلات جهان است که هر سال در ۳۱ اکتبر جشن گرفته میشود. اگرچه این جشن از جشنوارههای باستانی و آیینهای مذهبی گرفته شده است؛ همچنان در تعداد زیادی از کشورهای جهان برگزار میشود. هالووین از جمله ترسناکترین و جذابترین شبهای سال است که مردم آن را بسیار جدی میگیرند؛ با اینکه بسیاری از آنها دقیقا نمیدانند که علت حکاکی روی کدوتنبل چیست یا چرا ارواح قلابی آویزان میکنند و آبنبات و شکلات هدیه میدهند. با اینکه هالووین احتمالا بهعنوان یک مراسم مذهبی و معنوی شکل گرفت؛ این روزها به تجارت بسیار بزرگی تبدیل شده است و درآمد زیادی را عاید کشورها میکند.
هالووین، تعطیلاتی است که هر سال در ۳۱ اکتبر جشن گرفته میشود و ریشه در جشنواره باستانی سلتیک موسوم به «سواین» (Samhain) دارد؛ زمانی که مردم برای دفع ارواح، آتش بزرگی در فضای باز روشن میکردند و لباسهای خاصی میپوشیدند.
هالووین همیشه تعطیلات پر از رمزوراز، جادو و خرافات بوده است. این جشنواره بهعنوان یک مراسم سلتیک در پایان تابستان آغاز شد که مردم بهویژه با بستگان و دوستان مرحوم خود احساس نزدیکی میکردند. آنها هنگام چیدن میزهای شام، صندلیهایی سر میز برای ارواح میگذاشتند و غذاهایی را در جلوی در خانه و کنار جاده قرار میدادند و شمع روشن میکردند تا به عزیزانشان کمک کنند راه خود را به دنیای ارواح پیدا کنند.
ریشه هالووین به جشنواره باستانی سلتیک به نام «سواین» (Samhain) برمیگردد که تلفظ انگلیسی آن بهصورت «SOW-in» است. سلتها ۲۰۰۰ سال پیش زندگی میکردند و عمدتا در منطقه ایرلند، بریتانیا و شمال فرانسه، سال نو خود را در یک نوامبر جشن میگرفتند. این روز پایان تابستان و زمان برداشت محصول و همچنین آغاز تاریکی و زمستان سرد بود؛ زمانی از سال که اغلب با مرگ انسانها همراه میشد. سلتها معتقد بودند که در شب قبل از سال نو، مرز بین دنیای زندگی و مرگ از بین میرود. آنها در شب ۳۱ اکتبر جشن سواین را برگزار میکردند و بر این باور بودند که ارواح مردگان به زمین بازمیگردند.
سلتها فکر میکردند که حضور ارواح علاوه بر ایجاد مشکلات و آسیب به محصولات میتواند به روحانیها برای پیشبینی آینده کمک کند. برای افرادی که بهطور کامل وابسته به طبیعت بودند، این پیشگوییها مایه دلگرمی زیادی در زمستانهای طولانی و تاریک محسوب میشد.
همچنین سلتها معتقد بودند که در این روز ارواح مردگان به دنیای دیگر منتقل میشود و در نتیجه لحظه انتقال همیشه خاص و فوق طبیعی تلقی میشد. ضمن اینکه این روز زمان ارتباط با مردگان بود.
روحانیها برای برگزاری این مراسم، آتش مقدس بزرگی برپا میکردند و مردم به دور آن جمع میشدند تا محصولات و گوسفندانی را بهعنوان قربانی برای خدایان سلتیک در آتش بسوزانند. در طول مراسم، مردم لباسهای خاصی میپوشیدند که اغلب شامل سر و پوست حیوانات و سیاهکردن صورت میشد و سعی میکردند که طالع یکدیگر را پیشبینی کنند. پس از پایان جشن، مردم که تنورهای خود را از قبل از مراسم خاموش کرده بودند، با آتش مقدس دوباره روشن میکردند تا از آنها در طول زمستان آینده محافظت کند.
طبق روایات، اثرات آتش کشفشده در محلهای اصلی مراسم نظیر «Tlachtga» در ایرلند نشان میدهد که آتش در مقیاس وسیعی برپا میشد. این آتشها احتمالا برای قربانیکردن یا نماد خورشید بودهاند؛ زیرا این محل بهعنوان یکی از الهههای خورشید شناخته میشد.
۴۳ سال پس از میلاد مسیح، امپراتوری روم بخش اعظمی از قلمرو سلتیک را فتح کرد و در طول ۴۰۰ سالی که بر این سرزمین حکومت میکرد، دو جشنواره رومی با جشن سنتی سلتیک (سواین) تلفیق شد. اولین جشن رومیها، «فرالیا» (Feralia) نام داشت که در یکی از روزهای اواخر ماه اکتبر، رومیها بهطور سنتی عبور مردهها را گرامی میداشتند. دومین جشن به افتخار پومونا، الهه رومی میوه و درختان برگزار میشد. میوه سیب، نماد پومونا بود و ادغام این جشن با سواین احتمالا ریشههای سنت «اپل بابینگ» (Apple bobbing) هستند که امروزه در هالووین انجام میشود. در این جشن شرکتکنندگان باید سیبهایی که در طشت آبی شناور هستند، بدون دخالت دست و با دندان بگیرند.
پاپ بونیفاس چهارم در ۱۳ مه سال ۶۰۹ پس از میلاد، پانتئون روم را وقف همه شهیدان مسیحی کرد و روز همه قدیسان در کلیسای غربی جشن گرفته شد. بعدها پاپ گرگوری سوم این جشنواره را گسترش داد تا همه پیروان و همچنین شهیدان را شامل شود و این مراسم را از ۱۳ مه به یک نوامبر تغییر داد.
تا قرن نهم پس از میلاد، نفوذ مسیحیت به سرزمینهای سلتیک گسترش یافت و بهتدریج با سنتهای سلتیک ترکیب شد. در سال ۱۰۰۰ پس از میلاد مسیح، کلیسا دوم نوامبر را بهعنوان روز همه قدیسان در نظر گرفت تا یاد همه مردگان گرامی داشته شود. در حال حاضر، بهطور گستردهای اعتقاد بر این است که در آن روزگار کلیساها تلاش میکردند تا تعطیلات منطبق با خواست خود را جایگزین جشنواره مردگان سلتیک کنند.
روز همه قدیسان درست مشابه روز سواین، با آتشبازی، رژه و پوشیدن لباسهایی بهشکل مقدسان، شیاطین و فرشتگان جشن گرفته میشد. این جشنواره نامهای دیگری مثل «All-hallows» یا «All-hallowmas» نیز داشت و عصر روز قبل از جشن که شب سنتی سواین در مذهب سلتیک بود، «All-Hallows Eve» گفته میشد که بهمرور زمان به «Halloween» (هالووین) تغییر کرد.
علاوه بر اروپا، هالووین در ایالتهای نیو اینگلند آمریکا بهصورت بسیار محدود برگزار میشد که این موضوع به سیستمهای اعتقادی افراطی پروتستانها مربوط بود. این جشن در مریلند و مستعمرات جنوبی رواج بیشتری داشت. بهتدریج اعتقادات و آداب و رسوم گروههای مختلف قومی اروپایی و سرخپوستان آمریکایی با یکدیگر آمیخته شد و نسخه آمریکایی هالووین شروع به ظهور کرد. جشنهای ابتدایی شامل رویدادهای عمومی برای گرامیداشت برداشت محصولات میشد. مردم، داستان مردگان را با هم به اشتراک میگذاشتند و علاوه بر پیشگویی طالع یکدیگر، به پایکوبی و آواز میپرداختند. ضمن اینکه جشنهای هالووین در مناطق تحت استعمار، داستان ارواح و هر نوع داستان شرارتآمیزی را در بر میگرفت. تا اواسط قرن نوزدهم، جشنهای پاییزی سالانه رایج بود؛ اما هالووین هنوز در همه جای کشور جشن گرفته نمیشد. در نیمه دوم قرن نوزدهم، آمریکا با سیل عظیمی از مهاجران روبهرو شد که این مهاجران جدید، بهویژه میلیونها ایرلندی که از قحطی سیبزمینی در کشورشان فرار کرده بودند، به محبوبیت هالووین کمک کردند.
به این ترتیب، سنت جدیدی در آمریکا متولد شد و به رشد خود ادامه داد. امروزه آمریکاییها سالانه حدود ۶ میلیارد دلار برای هالووین هزینه میکنند و دومین تعطیلات تجاری بزرگ این کشور پس از کریسمس به حساب میآید.
در قرن هشتم، پاپ گرگوری سوم، اول نوامبر را بهعنوان روز بزرگداشت همه مقدسان تعیین کرد و متعاقبا برای برگزاری این مراسم، از برخی از سنتهای «سواین» (Samhain) استفاده شد.
عصر قبل آن روز به نام «All Hallows Eve» بهمعنای «عصر همه قدیسان» نامگذاری شد که بهتدریج به هالووین معروف شد. با گذشت زمان، هالووین به روزی برای انجام فعالیتهایی مانند تریک اور تریت (Trick or Treat؛ بهمعنای هدیه بده والا شیطنت میکنم)، حکاکی روی کدوتنبل، برگزاری دورهمیها، پوشیدن لباسهای خاص و خوردن خوراکیهای خوشمزه تبدیل شد.
با این حال، به گفته «نیکلاس راجرز» (Nicholas Rogers)، استاد تاریخ در دانشگاه یورک تورنتو، هیچ شواهد محکمی وجود ندارد که رسم سواین به مردگان یا پرستش نیاکان اختصاص داشته باشد. اگرچه هرگز ارتباط مستقیمی بین هالووین و سواین اثبات نشده است؛ بسیاری از محققان معتقدند از آنجا که روز همه قدیسان و سواین در تقویم به هم نزدیک هستند، پس بر یکدیگر تاثیر گذاشتهاند و بعدها با هم ترکیب شدهاند که نتیجه آن جشن امروزی هالووین است.
سنت پوشیدن لباس برای هالووین ریشه اروپایی و سلتی دارد. صدها سال پیش، زمستانها، زمانی ترسناک و غیرقابل پیشبینی بودند. منابع غذایی اغلب کم میشد و برای بسیاری از مردمی که از تاریکی میترسیدند، روزهای کوتاه زمستان مملو از نگرانی بود.
در روز هالووین که گفته میشد، ارواح به زمین باز میگردند، مردم تصور میکردند که اگر خانههای خود را ترک کنند، با ارواح روبهرو میشوند. در نتیجه برای اینکه ارواح آنها را نشناسند، هنگام خروج از خانه پس از تاریکی، از ماسک استفاده میکردند تا ارواح آنها را با روحهای دیگر اشتباه بگیرند. علاوه بر این، آنها برای دور نگهداشتن ارواح از خانههای خود، کاسههای غذا را در خارج از خانه قرار میدادند تا ارواح را راضی کنند.
بسیاری از جشنوارههای اواخر ماه اکتبر و اوایل ماه نوامبر آمریکا، یک نقطه اشتراک دارند و آن، پوشیدن لباسهایی بهشکل اسکلت، جادوگران و دیگر موجودات ترسناک است. ریشههای این سنت از قرن هفدهم میلادی و زدن ماسک و حضور در آتشبازی روز گای فاکس بریتانیا و همین طور پوشیدن لباسهای سنتی و پیشگویی در جشنواره سواین نشئت میگیرد.
امروزه، این جشن با نمایش خلاقیت و تخیل همراه شده است و پوششهای ترسناک (هیولا)، بانمک (خرگوش)، سلطنتی (شاهزاده خانم)، کارتونی (ابرقهرمانها)، جادویی (جادوگرها)، واقعگرایانه (آتش نشانان) و غیره را در بر میگیرد.
کدوی هالووین که به آن «جک اُ لنترن» (jack-o-lantern) گفته میشود، کدوتنبلهایی هستند که بهشکل صورتهای شرور کندهکاری و با شمع روشن میشوند و نمادی از این جشن جذاب به حساب میآیند.
کدوی هالووین بهشکل صورتهای شیطانی کندهکاری و با شمع روشن میشود
انجام تزیینات روی کدوتنبل ریشه در ایرلند دارد؛ جایی که شلغمها و سیبزمینیهای بزرگ بهعنوان بومهای نقاشی اولیه مورد استفاده قرار میگرفتند. در حقیقت، نام جک اُ لنترن از یک داستان ایرلندی درباره «جک استینجی» میآید. مهاجران ایرلندی این سنت را به آمریکا بردند که محل پرورش کدوتنبل بود و به این ترتیب، بخشی جداییناپذیر از جشنهای هالووین شد.
طبق داستانها، جک استینجی از شیطان دعوت میکند که با او نوشیدنی بخورد. جک که آدم خسیسی بود، دلش نمیخواست بابت نوشیدنی هزینهای پرداخت کند؛ به همین دلیل شیطان را راضی میکند تا خود را بهشکل سکه درآورد تا جک بتواند نوشیدنی مدنظر خود را بخرد. پس از اینکه شیطان خود را به سکه تبدیل کرد، جک تصمیم گرفت تا این پول را حفظ کند و آن را در کنار صلیب نقرهای داخل جیبش گذاشت تا مانع از تغییر شیطان بهشکل اصلی خود شود. جک در نهایت شیطان را آزاد کرد؛ اما با این شرط که برای یک سال هیچ کاری به جک نداشته باشد و در صورت مرگ جک، شیطان بهسراغ روح او نیاید. سال بعد، جک شیطان را فریب داد تا از درختی بالا برود و میوهای بچیند. در حالی که شیطان بالای درخت بود، جک علامت صلیبی روی تنه درخت حک کرد تا شیطان نتواند از درخت پایین بیاید؛ مگر اینکه قول دهد برای ۱۰ سال آینده به او کاری نداشته باشد.
طبق افسانهها، پس از مرگ جک، خدا اجازه ورود چنین انسان ناسپاسی به بهشت را نداد. شیطان نیز که از حقههای جک آزرده بود و میخواست سر قولش بماند و روح او را تسخیر نکند، اجازه ورود جک به جهنم را نداد. او جک را بهسمت شب سیاهی فرستاد؛ در حالی که، فقط یک زغال روشن مسیر او را روشن میکرد. جک زغال روشن را در یک شغلم حکاکیشده میگذارد و از آن زمان تاکنون در حال پرسهزدن روی زمین است. ایرلندیها بعدها به این روح سرگردان، «جک فانوس» گفتند که بهمرور به «جک اُ لنترن» تغییر کرد.
در ایرلند و اسکاتلند، مردم شروع به ساخت نسخههای خود از فانوس جک کردند و چهرههای ترسناکی را روی شلغم یا سیبزمینی درآوردند و آنها را کنار پنجره یا نزدیک در خانهشان قرار دادند تا جک استینجی یا هر روح سرگردان دیگری را بترسانند. در انگلستان، از چغندرهای بزرگ استفاده میشود. مهاجران این کشورها زمانی که به ایالات متحده آمریکا رسیدند، سنت جک اُ لنترن را با خود به آمریکا بردند. آنها خیلی زود متوجه شدند که کدوتنبل بهعنوان میوه بومی این کشور، انتخابی عالی برای ساخت فانوس است.
در اواخر دهه ۱۸۰۰ میلادی، تلاشی در آمریکا به جریان افتاد تا بیشتر از آنکه هالووین در مورد ارواح، شوخی و جادوگری باشد، به تعطیلاتی برای دورهمی مردم تبدیل شود. با شروع قرن جدید، مهمانیهای هالووین رایجترین راه برای برگزاری جشن در این روز به حساب میآمد و مهمانیها بر بازیها، غذاهای فصل و لباسهای جشن متمرکز بود.
روزنامهها و رهبران جامعه، والدین را تشویق میکردند که موارد ترسناک و عجیبوغریب را از جشن هالووین حذف کنند. بهواسطه این تلاشها، هالووین بیشتر رنگهای خرافی و مذهبی خود را در آغاز قرن بیستم از دست داد. برخی معتقدند که هالووین راهی مطمئن برای بازی با مفهوم مرگ است و به همین دلیل، مردم مانند مرده متحرک لباس میپوشند و چمنزارها را بهشکل سنگ قبر تزیین میکنند و فعالیتهایی انجام میدهند که در سایر زمانهای سال قابلتحمل نیست.
هالووین در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ به تعطیلاتی جامعهمحور تبدیل شد و رژهها و مهمانیهای گسترده هالووین در سطح شهر از تفریح و سرگرمی مردم حکایت داشتند. علیرغم تلاشهای بسیار از سوی مدارس و جوامع، خرابکاری در زمان برگزاری برخی جشنها باعث اختلال در این مراسم میشد. در دهه ۱۹۵۰، مسئولان شهر موفق به محدودکردن خرابکاریها شدند و هالووین بهصورت تعطیلاتی درآمد که عمدتا برای کودکان انجام میشد. با توجه به تعداد زیاد کودکان خردسالی که در این دهه به دنیا آمده بودند، مهمانیها از مراکز مدنی شهر به کلاسها درس یا خانهها انتقال یافت.
بین سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۵۰، رسم «تریک اور تریت» با سابقه چند قرن مجددا احیا شد؛ روش نسبتا ارزانی برای کل جامعه تا در این جشن شرکت کنند. بهطور کلی خانوادهها با ارائه خوراکیهای کوچک به کودکان محله میتوانستند از شیطنت احتمالی آنها جلوگیری کنند.
«تریک اور تریت» (Trick-or-Treat) که معادل ایرانی آن «قاشقزنی» میشود؛ از سنتهای اروپایی گرفته شده است. برای این مراسم، کودکان پس از پوشیدن لباسهای مخصوص، به در خانهها میرفتند و درخواست غذا یا پول میکردند.
سنت تریک اور تریت آمریکایی احتمالا به رژههای اولیه روز «همه ارواح» در انگلستان برمیگردد. در طول این جشن، شهروندان فقیر برای غذا التماس میکردند و خانوادهها در ازای قول آنها برای دعا برای بستگان مرده خود، شیرینیهایی به نام کیک روح را به آنها میدادند.
توزیع کیکهای روح توسط کلیسا، راهی جایگزین برای روش قدیمی گذاشتن غذا و نوشیدنی برای ارواح سرگردان بود. سرانجام این رسم به سرگرمی کودکان درآمد که به در خانه همسایههای خود میرفتند تا پول یا غذا بگیرند.
در اواخر دهه ۱۸۰۰، سنت شوخی پای ثابت هالووین بود. در ایالات متحده آمریکا و کانادا، این شوخیها شامل بازکردن دروازه مزرعه کشاورزان و پرتاب تخممرغ بهسمت خانهها میشد. در دهه ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰، جشنها بیشتر به یک مهمانی غیرقابل کنترل شباهت داشت و اقدامات خرابکارانه جدیتر شد. برخی معتقدند از آنجا که این شوخیها خطرناک و غیرقابل کنترل بودند، والدین و مسئولان شهرها تلاش کردند، پوشیدن لباسهای خاص و تریک اور تریت را جایگزین آن کنند.
امروزه سیب یکی از اجزای مهم هالووین است که هم بهعنوان هدیه به کودکان (در مراسم تریک او تریت) و همین طور برای اپل بابینگ یا سیببازی به کار میرود. جالب اینکه سیببازی از دوران استعمار در آمریکا برای فالگیری استفاده میشد و اولین فردی که بدون استفاده از دستان خود و فقط با دندان، یک سیب را از سطل پر از آب برمیداشت، اولین کسی بود که ازدواج میکرد.
علاوه بر سیببازی، بازیهای غیرسنتی دیگری نیز در زمان هالووین برگزار میشود که از آن جمله میتوان به مسابقه بولینگ با کدوتنبل اشاره کرد. برای این منظور، کدوها کنار هم چیده میشوند و بزرگترین و گردترین آنها بهعنوان توپ بازی انتخاب میشود.
همچنین والدین سوراخهایی در کدوتنبل ایجاد میکنند و بچهها میتوانند توپ گلف را به داخل آنها پرتاب کنند. در بازی مهیج دیگری، والدین، بچهها را به چند گروه تقسیم و مسابقهای برگزار میکنند تا ببینند کدام گروه میتواند یکی از اعضای خود را با دستمال کاغذی سریعتر بهشکل مومیایی درآورد. علاوه بر این، گروهی از افراد دور هم جمع میشوند تا داستان ترسناکی بسازند و لحظات خوشی را در کنار یکدیگر سپری کنند.
آبنبات سیب جزو محبوبترین خوراکیهای هالووین است. سابقه هدیهدادن میوههای شیرین روی یک تکه چوب، به روزهای آغازین سنت تریک اور تریت در آمریکای شمالی برمیگردد. امروزه آبنبات سیب را میتوان با کارامل، شکلات همراه با آجیل و همچنین با پوشش شربت کلاسیک و براق قرمز تهیه کرد.
تلفیق سنتهای سلتیک و رومی در شکلگیری آبنبات سیب هالووین نقش داشته است. جشن سواین همزمان با جشن رومی بزرگداشت پامونا (الهه درختان میوه) بود. این الهه اغلب نماد سیب محسوب میشد و در نتیجه این میوه به نماد جشنهای سواین در هنگام برداشت محصول درآمد.
امروزه در جشن هالووین، ارواح را اغلب ترسناکتر و بدتر نشان میدهند و به تبع آن، رسوم و خرافات نیز ترسناکتر شدهاند.
نردبان: مردم سعی میکنند که زیر نردبان راه نروند. این خرافات احتمالا از مصریان باستان میآید که اعتقاد داشتند، مثلثها مقدس هستند. همچنین شاید به این موضوع مربوط باشد که راهرفتن زیر نردبان، نسبتا ناامن است. مردم بهخصوص در زمان هالووین از شکستن آینه، قدمگذاشتن روی شکافهای جاده یا ریختن نمک پرهیز میکنند.
گربه سیاه: اجتناب از گربه سیاه نیز یکی دیگر از خرافات رایج در هالووین است؛ اما واقعا چرا مردم از گربه سیاه میترسند؟ این حیوان هیچ چیز ترسناکی ندارد؛ غیر از اینکه مردم معتقدند یک جادوگر در پوشش گربه سیاه خودنمایی میکند که اگر از مسیر آنها عبور کند، مایه بدبختیشان خواهد شد. با این حال، امروزه گربه سیاه در همه جا مترادف با بدشانسی نیست و در ایرلند، اسکاتلند و انگلستان عبور گربه سیاه از مسیر هر کسی نشانه خوششانسی به حساب میآید.
خفاش: در فولکلور قرونوسطایی نیز خفاشها بهعنوان خانواده جادوگران توصیف شدهاند و دیدن خفاش در هالووین، نشانهای شوم در نظر گرفته میشد. بر اساس یکی از افسانهها، اگر خفاشی سه بار در اطراف خانهای پرواز میکرد، این طور تلقی میشد که شخص داخل آن خانه بهزودی میمیرد. در افسانهای دیگر، اگر در روز هالووین خفاشی به خانه کسی پرواز میکرد، به نشانه این بود که آن خانه تسخیر شده است و ارواح به خفاش اجازه ورود دادهاند.
عنکبوت: خرافات زمانی شدت میگیرد که ذهن ما درگیر جهان روح و اسرار آن میشود. عنوان مثال، برخی معتقدند عنکبوتهایی که بخشی از دکوراسیون به حساب میآیند، نشاندهنده ارواح عزیزان مرحوم هستند. عنکبوتها در فرهنگ عامه در رده خفاشها و گربههای سیاه قرار دارند و بهعنوان همراهان شیطانی جادوگران در دوران قرونوسطا محسوب میشدند. طبق یکی از خرافات رایج، اگر عنکبوتی در چراغی بیفتد که با شمع روشن شده است و شعله آن را در بر بگیرد، جادوگران در همان حوالی هستند. همچنین گفته میشد که اگر کسی در روز هالووین عنکبوتی را مشاهده کند، بدان معناست که روح یک عزیز درگذشته مراقب او است.
شمع: شمعی که داخل یک فانوس میسوزد، ظاهرا میتواند ارواح شیطانی را دور نگه دارد. اگر شمعی بهطور ناگهانی در هالووین خاموش شود، اعتقاد بر این بود که یک روح به سراغ آن فرد رفته است. همه خرافات بد تلقی نمیشوند؛ نظیر اینکه برخی از افراد سوزاندن شمع جدید در هالووین را خوشیمن میدانند. ضمن اینکه ایده خوبی نیست که شمعهای هالووین در زمان دیگری از سال سوزانده شوند؛ چراکه ممکن است بدشانسی بیاورند یا اتفاقات عجیبی برای افراد رخ دهد که هیچ کنترلی بر آنها نخواهند داشت. نگاهکردن به شعله شمع در شب هالووین نیز به افراد این امکان را میدهد که آینده را ببینند. همچنین گفته میشود که اگر فردی در نیمه شب هالووین، شمعی به رنگ نارنجی روشن کند و اجازه دهد تا طلوع آفتاب بسوزد، خوششانسی به او روی میآورد.
صدای پا: چنانچه در شب هالووین از پشت سر صدای راهرفتن کسی بیاید، نباید به پست سر نگاه کرد؛ زیرا ممکن است خود مرگ باشد! طبق گفتههای عامیانه قدیمی، نگاه به چشم مرگ، مرگ شما را تسریع میکند.
جادوگر: تصویر کلیشهای از جادوگری نحیف با کلاه سیاه و بینی زگیلدار که معجون جادویی را در دیگی هم میزند، در واقع از الهه بتپرستان معروف به «کرون» نشئت میگیرد که در طول جشن سواین مورد احترام بود. کرون همچنین نمادی از خرد، تحول و تغییر فصل محسوب میشد. امروزه کرون مهربان و دانای قدیمی به جادوگری رعبآور بدیل شده است.
جاروی جادوگر، خرافه دیگری است که ریشه در افسانههای قرونوسطایی دارد. زنان مسن و درونگرا که به جادوگری متهم میشدند، اغلب فقیر بودند و نمیتوانستند اسب بخرند؛ بنابراین با کمک چوبهای پیادهروی که بعضا با جارو جایگزین میشد، با پای پیاده در جنگل پرسه میزدند. بر اساس فولکلور انگلیسی، جادوگران در مراسمی شبانه، معجون پرواز را بر بدن خود میمالیدند، چشمانشان را میبستند و احساس میکردند که در حال پرواز هستند. پماد توهمزا که باعث بیحسی، افزایش ضربان قلب و گیجی میشد، به آنها این توهم را میداد که در حال پرواز در آسمان هستند.
سنتها و باورهای زیادی وجود داشتند که بهجای گذشته، بر آینده و بهجای مردگان، بر زندهها تمرکز داشتند. بسیاری از این سنتها به زنان جوان در شناسایی همسر آیندهشان کمک میکرد و به آنها اطمینان میداد که یک روز ازدواج خواهند کرد و اگر خوششانس باشند، این موضوع تا هالووین بعدی رخ خواهد داد. در ایرلند قرن هجدهم، یک خواستگار آشپز احتمال داشت، حلقه ازدواج را در سیبزمینی پورهشده خود قرار دهد، به این امید که عاشق واقعی آن را در شب هالووین پیدا کند.
در اسکاتلند، فالگیرها به زنان جوان توصیه میکردند که یک فندق را به نام هر یک از خواستگارهای خود نامگذاری کنند و سپس آن را داخل شومینه بیندازند. فندقی که نمیترکید و خاکستر میشد، نمایانگر شوهر آینده دختر بود. در برخی از نسخههای این افسانه، برعکس این قضیه گفته شده است و فندق سوخته نمادی از عشقی بود که دوام نداشت.
در داستان دیگری آمده است که اگر زن جوانی در شب هالووین، معجونی شیرین از گردو، فندق و جوزهندی را قبل از خواب بخورد، خواب همسر آینده خود را خواهد دید.
همچنین طبق رسم، زنان جوان پوست سیب را روی شانههای خود میانداختند، به امید اینکه پوست سیب بهشکل حروف اول نام همسرشان روی زمین بیفتد. آنها سعی میکردند با نگاهکردن به زردههای تخممرغ که در یک کاسه آب شناور بودند، از آینده خود مطلع شوند و علاوه بر این، جلوی آینهای در اتاق تاریک میایستادند، شمع در دست میگرفتند و از روی شانههای خود بهدنبال چهره همسرشان بودند.
سایر رسوم این جشن، رقابتیتر بودند. در برخی از مهمانیهای هالووین، اولین مهمانی که در یافتن شاهبلوط موفق میشد، اولین کسی بود که ازدواج میکرد. در برخی دیگر، نخستین کسی که میتوانست از میان سیبهای شناور روی آب، یکی را بگیرد، زودتر متاهل میشد.
نمادهای هالووین را میتوان به دو گروه تقسیم کرد که نماد مرگ و تباهی (تصاویر عجیبوغریب و ترسناک از تاریکی) و تصاویر برداشت محصول در پایان تابستان را شامل میشود. گروه اول شامل حیوانات ترسناک مانند عنکبوت، خفاش، گربههای سیاه یا موجودات فراطبیعی مانند جادوگران، ارواح، خونآشامها و گرگهای انساننما است. سنگ قبرها و اسکلتی با کلاه سیاه نیز در این مراسم گنجانده شده است. گروه دوم به موضوعهای مرتبط با پاییز مانند کدوتنبل، سیب، پوست ذرت، مترسک و برگهای پاییزی اختصاص دارد.
نمادهای هالووین شامل نمادهای مرگ و تباهی و برداشت محصول میشود
با عبور از تابستان و رسیدن به زمستان، رنگ نارنجی و سیاه بهعنوان بخش اصلی جشن هالووین به کار میروند. روزها کوتاهتر و تاریکتر میشوند و بنابراین رنگ سیاه نشان از مرگ و موجوات شبانه دارد. نارنجی نیز در کدوتنبل به چشم میخورد؛ بهخصوص که رنگ آن با تغییر فصل، سرمای هوا و افول زندگی در طبیعت مطابقت دارد.
در کشورهایی مانند ایرلند، کانادا و ایالات متحده آمریکا، سنتهای هالووین شامل مهمانی لباس، تریک اور تریت، شوخی و بازی است. نسخههای این تعطیلات در مناطق دیگر دنیا نیز وجود دارد؛ بهعنوان مثال، در مکزیک و دیگر کشورهای آمریکای لاتین، روز مردگان برای گرامیداشت عزیزان درگذشته برپا میشود. همچنین در انگلستان، روز گای فاکس مصادف با پنج نوامبر با آتشبازی گرامی داشته میشود.
ایرلند
در ایرلند که بهعنوان زادگاه هالووین به حساب میآید، این روز مانند ایالات متحده آمریکا جشن گرفته میشود. در مناطق روستایی درست مثل قرنها قبل، مردم آتش روشن میکنند و کودکان سراسر کشور لباس مخصوص هالووین میپوشند و عصر را به رسم تریک اور تریت میگذرانند. سپس اکثر مردم با همسایگان و دوستان خود در مهمانیها شرکت و بازیهای زیادی انجام میدهند؛ از جمله «snap-apple» یا گازگرفتن سیب که برای انجام آن، یک سیب را به نخی وصل و از درخت یا چارچوب در آویزان میکنند و شرکتکنندگان در بازی باید سعی کنند، سیب آویزان را گاز بزنند.
والدین همچنین بازی شکار گنج را برای کودکان ترتیب میدهند و آبنبات یا شیرینی را بهعنوان گنج در نظر میگیرند. ایرلندیها همچنین یک مدل بازی با ورق انجام میدهند و تعدادی کارت را از سمت رو روی میز قرار میدهند و آبنبات یا سکهای را در زیر آنها میگذارند. هنگامی که کودک کارتی را انتخاب میکند، هرچه که در زیر آن باشد، جایزه او خواهد بود.
غذای سنتی که در هالووین خورده میشود، «بارنبرک» (barnbrack) نام دارد و نوعی کیک میوهای است که میتوان آن را در فروشگاهها خریداری کرد یا در خانه پخت. درون کیکها، اقلام متفاوتی گذاشته میشود که ظاهرا میتواند آینده افراد را پیشبینی کند. اگر فرد انگشتر پیدا کند، به این معنی است که بهزودی ازدواج خواهد کرد. در صورت یافتن نی، سالی پررونق پیش رو خواهد داشت. همچنین کودکان بازی جالبی با همسایگان خود انجام میدهند که در خانهها آنها را میزنند و قبل از بازشدن در، فرار میکنند.
اتریش
علاوه بر سواین در ایرلند و گای فاکس در بریتانیا، برخی کشورهای دیگر نیز جشنی شبیه به هالووین دارند. در اتریش، برخی از مردم در شب هالووین و قبل از خواب، نان، آب و چراغ روشنی را روی میز میگذارند. زمانی اعتقاد بر این بود که از این طریق میتوان از بازگشت روح مردگان به زمین استقبال کرد؛ آن هم در شبی که برای اتریشیها جادویی محسوب میشد.
بلژیک
بلژیکیها معتقدند که عبور گربه سیاه از مقابل آنها بدشانسی می آورد؛ بهخصوص که اگر گربه سیاه وارد خانه شود. رسم بلژیکیها در شب هالووین این است که تعدادی شمع را به یاد بستگان متوفی خود روشن میکنند.
جشنهای مدرن هالووین در کانادا با ورود مهاجران اسکاتلندی و ایرلندی در دهه ۱۸۰۰ آغاز شد. علاوه بر حکاکی روی کدوتنبل، مهمانیها، تریک اور تریت، تزیین خانه با کدوتنبل و ساقه ذرت نیز پای ثابت هالووین هستند.
در چین، جشنواره هالووین با نام «Teng Chieh» شناخته میشود. برای این مراسم، آب و غذا را جلوی عکس اعضای درگذشته خانواده میگذارند؛ در حالی که آتشبازی و فانوس روشن برای روشنکردن مسیر ارواح هنگام حرکت در شب نیز انجام میشود. عبادتکنندگان در معابد بودایی حاضر میشوند و پس از ساخت قایقهای کاغذی که برخی از آنها بسیار بزرگ هستند، آنها را هنگام عصر میسوزانند. هدف از این رسم، گرامیداشت یاد و خاطره مردگان و کمک به رهایی ارواح پرتا و رفتن به بهشت است. پرتا به ارواح کسانی گفته میشود که در اثر تصادف یا غرقشدن جان خود را از دست دادهاند و در نتیجه اجساد آنها هرگز دفن نشده است. از نظر چینیها وجود پرتاها در میان زندهها خطرناک است. با هدایت معابد بودایی، گروهی برای انجام مراسم پرتاها تشکیل میشود که شامل روشنکردن فانوس است. راهبها نیز آیات مقدس را میخوانند و میوههایی را پیشکش مردم میکنند.
در چکسلواکی، مردم در شب هالووین صندلیهایی را کنار آتش قرار میدهند که هر صندلی به یک عضو خانواده اختصاص دارد؛ ضمن اینکه یک صندلی نیز برای روح هر یک از اعضای خانواده گذاشته میشود.
با اینکه ایرلندیها و اسکاتلندیها از شلغم برای جشن هالووین استفاده میکنند؛ کودکان انگلیسی، چغندرهای بزرگ را ترجیح میدهند و طرح دلخواه خود را روی آنها حک میکنند. سپس، چغندرها را با خود به خیابان میبرند، آواز میخوانند و در همین حال، در خانهها را میزنند و تقاضای پول میکنند.
در برخی مناطق روستایی، فانوسهای ساختهشده از شلغم روی دروازه ورودی خانهها گذاشته میشود تا از خانهها در برابر ارواحی محافظت شود که در شب هالووین پرسه میزدند.
رسم دیگر انگلیسیها این بود که اشیایی مانند سنگ، سبزیجات و آجیل را در آتش میانداختند تا ارواح را بترسانند. قربانیهای نمادین نیز بهعنوان ابزارهای فالگیری استفاده میشدند. همچنین مردم معتقد بودند، اگر سنگریزهای شبهنگام در شعلههای آتش انداخته شود و صبح روز بعد اثری از آن نباشد، شخصی که سنگریزه را پرتاب کرده است، تا سال بعد زنده نخواهد ماند. اگر افراد عاشق، آجیلهایی را در آتش بریزند و سپس منفجر شود، این امر از ازدواجی مشاجرهآمیز حکایت دارد.
شاید جالب باشد که بدانید، با گسترش اصلاحات پروتستانی توسط «مارتین لوتر» (Martin Luther)، بسیاری از انگلیسیها برگزاری جشن هالووین را متوقف کردند. با این حال، در سالهای اخیر، سنت آمریکایی تریک اور تریت، پوشیدن لباسهای خاص و رفتن به در خانهها، به سرگرمی متداول بین کودکان انگلیسی در هالووین تبدیل شده است؛ اگرچه بسیاری از بزرگسالان از کار کودکان و درخواست آنها برای خوراکی سر در نمیآورند و معمولا آمادگی کافی برای پاسخگویی به این مهمانان کوچک را ندارند.
بریتانیا، روز گای فاکس
در عصر پنج نوامبر، آتشهای بزرگی در سراسر انگلستان روشن شده، آدمکها در آتش سوزانده میشوند و آتشبازی پای ثابت این مراسم است.
با اینکه این مراسم همزمان با هالووین است و برخی از سنتهای آن مشابه است؛ هیچ ارتباطی بین گای فاکس و هالووین وجود ندارد. در واقع، اکثر انگلیسیها جشن هالووین را در زمان شروع اصلاحات پروتستانی مارتین لوتر، متوقف کردند. در هالووین سال ۱۵۱۷، مارتین لوتر شروع به انجام اصلاحاتی در کلیسای کاتولیک کرد و در نهایت کلیسای پروتستانی تشکیل شد که به مقدسان اعتقادی نداشت. بنابراین، آنها دلیلی نداشتند که در چنین روزی به جشن بپردازند. با این حال، یک مراسم پاییزی جدید ظهور کرد. جشنهای روز گای فاکس به یاد اعدام یک خائن بدنام انگلیسی به نام گای فاکس طراحی شد.
از آنجا که آنها قدیسان را قبول نداشتند؛ در نتیجه از جشن هالووین و مهمانی نیز خبری نبود. بنابراین، هنگامی که توطئه انفجار پارلمان انگلیس و پادشاه جیمز اول در ۱۶۰۵ خنثی شد، بهانه مناسبی دست داد تا جشنهایی که مردم به آن عادت داشتند، از سر گرفته شود؛ با این تفاوت که به پنج نوامبر منتقل شد و به روز گای فاکس تغییر نام داد. برای برگزاری این جشن، مردم آتشهای بزرگی در فضای باز درست کردند، شلغمها را بهشکل فانوس درآوردند و کودکان برای گرفتن سکه بهسراغ مردم رفتند. سپس آنها از این سکهها برای خرید چوب بیشتر برای آتشی استفاده کردند که قرار بود، گای فاکس زنده زنده در آن سوزانده شود.
فرانسه
برخلاف بسیاری از ملتهای جهان که هالووین را بهمنظور احترام به اجداد مرده خود برگزار میکنند؛ در فرانسه این طور نیست. این جشن بهعنوان تعطیلاتی آمریکایی در فرانسه محسوب میشود و تا سال ۱۹۹۶ عملا در این کشور ناشناخته بود. علاقه مردم فرانسه به مهمانی یکی از عواملی به حساب میآمد که به افزایش سریع تعطیلات هالووین در فرانسه منتهی شد. در سال ۱۹۸۲، رستورانی آمریکایی در پاریس شروع به برگزاری جشن هالووین کرد. در ابتدا باید تعطیلات را به هر مشتری توضیح میداد؛ اما از سال ۱۹۹۵ مشتریان فرانسوی آشنایی بیشتری با هالووین پیدا کرده بودند.
امروزه فرانسویها از هر گروه سنی که باشند، برای جشن هالووین، لباسهای خاصی میپوشند و به مهمانیهایی میروند که در منزل دوستان، رستورانها و کلوپها برگزار میشود. با اینکه لباسهایی مانند شاهزاده خانمها، ابرقهرمانان و شخصیتهای کارتونی در ایالات متحده آمریکا محبوبیت دارند؛ لباسهای این جشن در فرانسه بهطور سنتی ترسناک هستند و شامل مومیاییها، ارواح، دیوها، جادوگرها و خونآشامها میشوند. رسم تریک اور تریت خیلی کم اتفاق میافتد و در صورتی که کودکان آن را انجام دهند، بهجای زدن در خانهها، از یک فروشگاه به فروشگاهی دیگر میروند.
پنجره فروشگاهها، مراکز خرید، رستورانها، ادارهها و خانهها تزیین میشود. شیرینیفروشیها، دسرها و شکلاتهای خاص خود را درست کرده و بسیاری از شرکتها از هالووین در تبلیغات خود استفاده میکنند. کدوتنبل مواد غذایی معمول مردم فرانسه نیست و بنابراین، تقاضای بالا برای فانوسهای جک اُ لنترن در زمان هالووین، سود خوبی برای تولیدکنندگان کدوتنبل بههمراه دارد.
هالووین در فرانسه بهدلیل نفوذ فرهنگی و شرکتهای خارجی و از آنجا که از تعطیلات معمول فرانسه نیست، موضوعی نسبتا بحثبرانگیز است و برخی افراد هنوز علت برگزاری آن را نمیفهمند. با توجه به اینکه هالووین، جشنی آمریکایی تلقی میشود، گروهی از مردم فرانسه از آن لذت نمیبرند و آن را در تحریم ضدآمریکایی خود قرار دادهاند.
آلمان
مردم آلمان در شب هالووین از چاقو استفاده نمیکنند؛ زیرا نمیخواهند سهوا آسیبی به ارواح بزنند یا به این واسطه متحمل آسیبی شوند.
هنگ کنگ
جشن هالووین در هنگ کنگ با نام «Yue Lan» بهمعنای «جشنواره ارواح گرسنه» شناخته میشود و اعتقاد بر این است که در این زمان، ارواح برای ۲۴ ساعت در جهان پرسه میزنند. بعضی از مردم تصاویری از میوه یا پول را میسوزانند و معتقدند که این تصاویر به ارواح میرسد و باعث آرامش آنها میشود. هنگ کنگیها علاوه بر برپایی آتش، غذا و هدایایی را خیرات میکنند تا ارواح عصبانی را که ممکن است بهدنبال انتقام باشند، تاحدی آرام کنند.
ژاپن
ژاپنیها، هالووین را به سبک غربی جشن نمیگیرند و جشنی به نام «اوبون» (Obon) دارند که شبیه به جشنهای هالووین است و به ارواح اجدادشان اختصاص دارد. جشنواره اوبون در ماه ژوئیه یا اوت برگزار میشود. علاوه بر تهیه غذاهای ویژهای برای این مراسم، فانوسهای قرمز از همه جا آویزان است. شمعهای روشنی داخل این فانوسها قرار میگیرد و به رودخانه و دریا سپرده میشود. مردم در طول این جشنواره، هر شب آتشی روشن میکنند تا به اجداد خود نشان دهند که خانوادههایشان را کجا پیدا کنند.
اوبون یکی از دو رویداد اصلی در طول سال ژاپنی است که مردم معتقدند، مردهها به محل تولد خود بازمیگردند. بهطور سنتی، در مناطق روستایی که قبرستان دارند، مسیر قبرستان تا خانه جارو میشود و خانهتکانی در منازل نیز صورت میگیرد. سپس، میز محراب کلیسا با غذاهای مختلف اهدایی چیده میشود. آتشهای خوشامدگویی در مقابل خانهها و در طول مسیر برای هدایت ارواح قرار میگیرد. در نهایت نیز آتشی روشن میشود تا ارواح به گورهای خود برگردند. افرادی که در زمان این جشن در محل تولد اجداد خود حضور ندارند یا در شهر زندگی میکنند، معمولا آتش کوچکی در بالکن یا جلوی خانه خود درست میکنند.
سنگهای یادبود تمیز شده و رقصهای گروهی انجام میشود. جشنوارهها، غرفههای غذایی و پایکوبی بخش اصلی این مراسم را تشکیل میدهد.
کره جنوبی
در کره جنوبی، جشنواره مشابه هالووین با نام «Chusok» وجود دارد که خانوادهها از اجداد خود بابت ثمره کارشان تشکر میکنند. آنها به سر مزار بزرگان خانواده میروند و برنج و میوه خیرات میکنند. این جشنواره در ماه اوت برگزار میشود.
مکزیک، آمریکای لاتین و اسپانیی
در میان کشورهای اسپانیاییزبان جهان، مکزیک و برخی کشورهای آمریکای لاتین، هالووین با نام «El Dia de los Muertos» معروف است. «روزهای مرده» از جشنی سه روزه تشکیل شده که از شب ۳۱ اکتبر آغاز میشود و در دو نوامبر به پایان میرسد. این جشن باستانی در طول سالها دستخوش تغییراتی شده است و در اصل در زمان مکزیک پیش از تاریخ، جشنی برای کودکان و مردگان بود. در این جشن، خانوادههای مکزیکی علاوه بر گرامیداشت یاد عزیزان متوفی، تداوم زندگی را جشن میگیرند.
این تعطیلات با شادی و نشاط زیادی همراه است و اکثر خانوادهها میزی در خانهشان میگذارند و روی آن شکلات، گل، عکس، آب، غذا و نوشیدنیهای موردعلاقه امواتشان را قرار میدهند. اغلب، طشت آب و حولهای نیز گذاشته میشود تا ارواح قبل از مهمانی، دستشان را بشویند. مردم با روشنکردن شمع، به ارواح در یافتن راه خود کمک میکنند. در دوم نوامبر، اقوام برای برپایی پیکنیک در قبرستان جمع میشوند و یاد و خاطره اموات را گرامی میدارند. نظافت قبر، تعمیر و رنگآمیز آن نیز در این روز انجام میشود و سپس آن را با گل یا تاج گل تزیین میکنند. در ادامه بساط پیکنیک در اطراف قبر پهن میشود و اقوام ضمن تعریف داستانهایی از فرد متوفی، غذاهایی مانند گوشت تند، نان و شیرینی میل میکنند که برخی بهشکلهایی مانند جمجمه هستند. فراوانی مواد غذایی، نوشیدنی و همصحبتهای خوب در کنار قبر عزیزان فضای دلانگیزی ایجاد میکند که چرخه زندگی را نشان میدهد.
مردم روستاهای مکزیک، رژههایی برگزار میکنند و به این مناسبت، لباسهایی بهشکل اسکلت میپوشند و در خیابانها به پایکوبی میپردازند. اغلب، یک فرد زنده در داخل تابوت قرار میگیرد و سپس در خیابانها چرخانده میشود؛ در همین حال، فروشندگان به سوی تابوت، میوه، گل و شکلات میاندازند. مهمانیهایی در خانهها برپا شده و با نانی موسوم به «نان مرده» از مهمانان پذیرایی میشود. در داخل این نانها، اسکلت شکری یا نمادهای دیگر مرگ قرار دارد و وقتی ارزش آن دوچندان میشود که جمجمه یا اسکلت داخل نان با نام فرد مطابقت داشته باشد. خانوادهها همچنین در مراسم روشنکردن شمع در کلیسا حضور مییابند و دعا میکنند. کل این جشن به آغاز تا پایان زندگی مربوط است.
سوئد
هالووین در سوئد با نام «Alla Helgons Dag» شناخته میشود که از ۳۱ اکتبر تا ۶ نوامبر جریان دارد. در این مراسم نیز دست مشابه سایر جشنوارهها، یک شب خاص برای جشن در نظر گرفته شده یا روز کاری کوتاهتر میشود. جمعه قبل از روز همه مقدسان، زمان کلاسهای دانشگاه کوتاه شده و مدارس برای یک روز تعطیل میشوند.
در این مقاله تلاش کردیم اطلاعات جامعی درباره جشن هالووین ارائه کنیم. در صورت تمایل میتوانید نظر خود را با دیگر کاربران کجارو به اشتراک بگذارید.
هالووین، تعطیلاتی است که هر سال در ۳۱ اکتبر جشن گرفته میشود و ریشه در جشنواره باستانی سلتیک موسوم به «سواین» (Samhain) دارد؛ زمانی که مردم برای دفع ارواح، آتش بزرگی در فضای باز روشن میکردند و لباسهای خاصی میپوشیدند.
در روز هالووین که گفته میشد، ارواح به زمین باز میگردند، مردم تصور میکردند که اگر خانههای خود را ترک کنند، با ارواح روبهرو میشوند. در نتیجه برای اینکه ارواح آنها را نشناسند، هنگام خروج از خانه پس از تاریکی، از ماسک استفاده میکردند تا ارواح آنها را با روحهای دیگر اشتباه بگیرند.
برگزاری مهمانی، شوخی و سرگرمی، حکاکی روی کدو تنبل، استفاده از آبنبات وسیب و پوششهای عجیب از جمله آداب هالووین است.
نمادهای هالووین را میتوان به دو گروه تقسیم کرد که نماد مرگ و تباهی (تصاویر عجیبوغریب و ترسناک از تاریکی) و تصاویر برداشت محصول در پایان تابستان را شامل میشود.