لیونل مسی تابستان امسال و پس از کش و قوسهای فراوان در نهایت به دلیل بحران مالی شدید بارسلونا از این باشگاه جدا شد و تصمیم گرفت به پاری سن ژرمن بپیوندد.
پس از جدایی این فوق ستاره آرژانتینی صحبتهای بسیاری درباره شرایط به وجود آمده در روزهای پایانی حضور او در نوکمپ از سوی مدیران سابق و فعلی این باشگاه و همچنین سایر افراد نزدیک به بارسا مطرح شد اما مسی بالاخره پس از چندین ماه در گفتگو با اسپورت درباره این مسائل صحبت کرده که در زیر میخوانیم.
واقعیت همین است. همانطور که پیش از این گفتم، این تغییر بزرگی بود که من تصورش را نمیکردم. خوشبختانه با شرایط اینجا سازگار شدم، فرزندانم به مدرسه میروند و ما کم و بیش به کارهای روزانه عادت کردیم و خوشحالیم.
بله، تا چند وقت قبل وقتی بازیها را تماشا میکردم یا اتفاقاتی را از نوکمپ و افراد حاضر در آن به خاطر میآوردم، حس عجیبی داشتم. اما همانطور که گفتم حالا آرامتر هستم و تسلط بیشتری بر همه چیز دارم. به چیزهایی که در اینجا دارم و اتفاقاتی که در سطح ورزشی و خانوادگی در پیش است فکر میکنم. ما همچنین از حضور در این شهر لذت میبریم چون علیرغم آب و هوای سردش، شهری عالی است. ما خوش شانس هستیم که تجربه حضور در این هوای سرد و بارانی را هم داریم و در مجموع خوشحالیم. واقعیت این است.
لاپورتا میگوید فکر کرده که تو حاضری به صورت رایگان برای بارسا بازی کنی، آیا اگر او چنین درخواستی را مطرح میکرد تو میپذیرفتی؟
واقعیت این است که من تمام تلاشم را برای ماندن انجام دادم اما هرگز کسی از من نخواست رایگان بازی کنم. از من خواسته شد 50 درصد دستمزدم را کاهش دهم و من بدون هیچ مشکلی این کار را انجام دادم. ما قصد کمک بیشتر به باشگاه را داشتیم. تمایل من و خانوادهام به ادامه حضور در بارسلونا بود. هیچکس از من نخواست رایگان بازی کنم اما در عین حال از نظر من مطرح کردن چنین صحبتهایی از سوی او درست نیست. آنها من را آزار دادند چون فکر میکنم نیازی نبود چنین مسائلی مطرح شود. مطرح کردن این صحبتها باعث ایجاد تردیدهایی در بین هواداران میشود که فکر میکنم در شان من نیست.
خیر.
من نمیدانم قراردادم با پی اس جی چه زمانی به پایان میرسد. چیزی که قطعی است این است که ما برای زندگی به بارسلونا برمیگردیم و ادامه زندگی من در این شهر خواهد بود. این چیزی است که من و همسرم میخواهیم. من نمیدانم قراردادم با پاری سن ژرمن چه زمانی به پایان میرسد اما من برای زندگی به بارسلونا بازخواهم گشت.
بله. من همیشه گفتم که دوست دارم بتوانم به این باشگاه به هر شکل ممکن کمک کنم تا شرایط خوبی داشته باشد. من دوست دارم روزی مدیر فنی باشم. نمیدانم که در باسلونا خواهم بود یا نه. اگر امکانش وجود داشته باشد، دوست دارم بار دیگر به این باشگاه کمک کنم چون آنجا باشگاهی است که من دوستش دارم و دوست دارم بار دیگر به روزهای خوبش برگردد، به رشد ادامه دهد و همچنان یکی از بهترین باشگاههای دنیا باشد.
بارسا تیم خوبی دارد و بازی خوبی را به نمایش میگذارد. من هروقت بتوانم بازی آنها را تماشا میکنم. بازیکنان مهم و بسیار خوبی مانند گابی در این تیم ظهور کردهاند. بازگشت آگوئرو و دمبله کمک بزرگی به این تیم خواهد بود. این باشگاه همیشه مدعی قهرمانی است چون یکی از بهترینها در دنیا است. آنها همیشه برای قهرمانی در لیگ و رسیدن به اهدافشان میجنگند، هرچند این اتفاق ممکن است کمی دیرتر رخ دهد.
بله. من گاهی با آگوئرو حرف میزنم که در سطح باشگاهی با او هم بازی نبودم اما یکی از دوستان نزدیک من است. گاهی با بوسکتس و آلبا هم صحبت میکنم.
آیا وقتی جدا شدی حس کردی که از سوی آنها مورد حمایت قرار گرفتی؟ آیا کسی تو را ناراحت و ناامید کرد؟
نه، از کسی ناامید نشدم چون همه آنها را قلبا میشناسم. اتفاقی که رخ داد برای آنها نیز غافلگیرکننده بود. آنها در کنار من بودند و همیشه از من حمایت کردند.
من هیجان بسیاری برای انجام کارهای بزرگ دارم. ما پس از مدتها موفق به قهرمانی در کوپا آمهریکا شدیم، ما بارها در آستانه کسب این جام قرار گرفته بودیم اما نمیتوانستیم به اندازه کافی روی تیم ملی تمرکز کنیم. اما حالا آرزوهای بزرگی برای اتفاقات پیش رو داریم. ما امروز در شرایط خوبی هستیم. هنوز باید یکی از مدعیان اصلی باشیم هرچند در حال حاضر نیستیم چون تیمهایی از ما بهتر هستند. ما در مسیر درستی قرار داریم، پویایی خوبی در تیم جریان دارد و جو تیم هم خوب است. قهرمانی کمک بسیاری به ما میکند و کسب این جام باعث رشد بیشتر ما میشود.
نه، نه واقعا. پس از اتفاقاتی که برایم رخ داده، هر روز و هر سال زندگی میکنم. نمیدانم که در جام جهانی و پس از آن چه اتفاقی رخ خواهد داد. من درباره آن فکر نمیکنم. هر اتفاقی که قرار باشد رخ دهد، رخ میدهد.
اگر صادق باشم باید بگویم که فکر نکنم برنده توپ طلا باشم. بزرگترین جایزه برای من جامی بود که با تیم ملی به دست آوردم. پس از این که سالهای طولانی برای این دستاورد جنگیدیم، بهترین اتفاق ممکن برای ما همین بود. اگر توپ طلا را دریافت کنم بسیار خوشحال خواهم شد چون کسب یک توپ طلای دیگر بسیار باارزش است. داشتن هفت توپ طلا واقعا دیوانه کننده است. اما اگر این جایزه را دریافت نکنم هم اتفاق خاصی رخ نداده است. من همین حالا به یکی از بزرگترین اهدافم دست پیدا کردهام. از اتفاقاتی که رخ داده بسیار خوشحال هستم و حالا هر اتفاقی که در پیش باشد نیز رخ میدهد.
(میخندد)، کسب قهرمانی با تیم ملی و جشن گرفتن آن با مردم آرژانتین اتفاقات قابل توجهی بود، چون این اولین باری بود که دیداری را پس از قهرمانی با حضور هواداران برگزار میکردیم. من بارها به این صحنه فکر کرده بودم که روبروی آنها بایستم و جام قهرمانی را بالا ببرم. من این کار را با بارسلونا زیاد انجام دادم اما نتوانسته بودم برای کشورم انجام دهم. سپس خانهام را پس از 20 سال ترک کردم و چنین چیزی هرگز آسان نیست. این تغییری بسیار بزرگ برای من بود. به هرحال من بزرگتر و حساستر شدهام.
نمیدانم. تنها چیزی که همیشه برای آن تلاش کردم این است که احترام و فروتنی را در خودم حفظ کنم و برای رویاها و اهدافم بجنگم. من بارها شکست خوردم و نتوانستم به اهدافم دست پیدا کنم اما همیشه تصمیم گرفتم بلند شوم و دوباره تلاش کنم. این اتفاق بارها با بارسلونا برای من رخ داد و بیشتر از آن با آرژانتین تکرار شد، من شکستهای دردناکی را تجربه کردم. پیامم برای فرزندانم و پسران جوانی که نگاهشان به من است یا من را دنبال میکنند این است که برای رویاهایشان بجنگند و هر کاری از دستشان برمیآید انجام دهند.
نه. من قدردان تمام رکوردهایی هستم که با بارسلونا به دست آوردم، تیمی که رکوردهای بسیاری با آن به دست آوردم که غلبه بر آنها غیرممکن است اما امیدوارم کسی به این مرحله برسد. تا آن روز، این که بخشی از تاریخ این باشگاه باشم فوق العاده است. این اتفاق با تیم ملی نیز برایم تکرار شده است. من برای پیراهن این دو تیم از همه چیز گذشتم. این که تا زمان برجا ماندن این رکوردها، با آنها شناخته شوم برایم عالی است. من رکوردهای بسیار خوبی دارم.
بله، البته. اگر اینطور نباشد نمیتوانی در این سطح بازی کنی و به دنبال اهداف و چالشهای جدید باشی. من از کاری که دوست دارم بینهایت لذت میبرم و به دنبال کسب جام هستم. من از هر لحظه حضور در میدان لذت میبرم.
از زمانی که به این تیم آمدم این حس را داشتم که مدتهاست در این رختکن حاضر بودهام چون دوستان بسیاری دارم، بازیکنان و مربیانی که اسپانیایی حرف میزنند و این باعث شد که خیلی زودتر با شرایط سازگار شوم. از نظر ورزشی اما به نظر میرسد که هنوز هیچ چیز واقعا آغاز نشده چون من ماهی یک بار باید به اردوی تیم ملی ملحق شوم. وقتی مدام مجبوری از جایی جدا شوی، روند تطبیق با شرایط کمی دشوارتر میشود اما من آهسته آهسته جزئی از این باشگاه میشوم چون درست است که چند ماهی از حضورم در این تیم میگذرد اما هنوز بازیهای زیادی انجام ندادهام. من هنوز در حال عادت کردن به شرایط هستم.
لحظات بد در ابتدای کار بود، وقتی همه چیز به صورت ناگهانی تغییر کرد، به اینجا آمدیم و یک ماه و نیم در هتل بودیم که با وجود پسرها که پیش از آن مدرسه را آغاز کرده بودند آسان نبود. ما در مرکز شهر بودیم و تحمل ترافیک خیلی سخت بود. یک ساعت طول میکشید تا به مدرسه و تمرین برسیم. بچهها دیگر تحمل زندگی در هتل را نداشتند و این کار را سخت میکرد. در عین حال سعی میکردیم از این تجربه و شهر لذت ببریم و همه چیز را آرام آرام بشناسیم تا به خانه بیاییم. وقتی به خانه آمدیم شرایط بهتر شد.
بله، یکی از دلایل اصلی حضورم در این تیم همین بود. همانطور که در وداعم با بارسا گفتم، تا آخرین لحظه حضورم در میدان سعی میکنم به کسب جام قهرمانی ادامه دهم. وقتی تصمیمم برای پیوستن به پی اس جی را گرفتم، کسب قهرمانی یکی از دلایل اصلی آن بود چون آنها تیم بسیار خوبی دارند، دوست دارند به عنوان یک باشگاه رشد کنند و پس از سالها تلاش قهرمانی در لیگ قهرمانان را به دست آورند. این موضوع تاثیر مهمی در تصمیم من برای حضور در این تیم داشت و رسیدن به این قهرمانیها هدف من هم هست.
واقعیت این است که تمام رختکن عالی هستند. آنها باعث شدند کنار آمدن با این اتفاق برای من بسیار آسان شود. من رابطه قدیمی با نیمار دارم، ما با هم بازی نمیکردیم اما همیشه با هم حرف میزدیم. رابطهام با کیلیان در ابتدا عجیب بود چون نمیدانستیم که او در تیم میماند یا میرود. او درگیر مسائل خودش بود. اما خوشبختانه یکدیگر را در بیرون و درون زمین بیشتر شناختیم. خیلی خوب با هم کنار آمدیم. گروه خوب و سالمی در رختکن داریم. واقعیت این است که همه چیز خیلی خوب است.
نمیتوان آنها را مقایسه کرد چون متفاوت هستند. لوییس شماره 9 دیگری بود که ویژگیهای متفاوت از امباپه داشت. کیلیان سالهای زیادی بیرون از محوطه جریمه بازی کرده است. لوییس حالا بیشتر گلزن است. کیلیان همراهی بیشتری در جریان بازی دارد، قدرتمند است و میتوان با ایجاد فضا تیم حریف را نابود کند. واقعیت این است که تعریف مهاجم نوک بودن تغییر کرده است. مقایسه این دو مثلث دشوار است. من خوش شانس بودم که در مثلث بارسا حضور داشتم که تجربهای عالی بود و امیدوارم که بتوانیم در این تیم نیز مانند قبلی موفق باشیم.
خیلی طول کشید اما حالا چند بازی انجام دادم. اینجا لیگی فیزیکی است که بازی بارها قطع میشوند. بازیکنان قوی و سرعتی در این تیم حضور دارند. از نظر فیزیکی تغییر زیادی متوجه من است. در اسپانیا همه تیمها سعی دارند بسیار بیشتر بازی کنند و اگر خوب پرس نکنید، توپ را از شما میگیرند. بزرگترین تفاوت برای من از نظر فیزیکی است.
من تمام عمر به بازی در بارسلونا عادت داشتم، تیمی که توپ تقریبا در تمام طول بازی در اختیار ما بود و ما زمان و ریتم بازی را در دست داشتیم. این سبک از قدیم در این باشگاه به کار گرفته میشد. امروز در حال تطبیق با شرایط باشگاه جدید، سبک جدید و لیگ جدیدی هستم. نمیدانم کدام برایم بهتر است. سعی میکنم خیلی سریع با شرایط سازگار شوم تا بتوانم بهترین نمایشم را ارائه داده و به تیم کمک کنم.
بله. قهرمانی در این جام هدف بزرگ من و باشگاه است. آنها مدتها برای رسیدن به این هدف تلاش کردهاند. در چند سال اخیر بسیار نزدیک شدهاند و این هدف بزرگ آنها است. ما یکی از مدعیان هستیم اما تنها مدعی نیستیم. همه درباره پی اس جی حرف میزنند چون بازیکنان بزرگی در این تیم هستند اما تیمهای بسیار خوب دیگری هم هستند که بازیکنانش سالها در کنار هم بازی کردهاند و بازیکنان بزرگی را نیز جذب کردهاند مانند منچسترسیتی، بایرن، لیورپول، اتلتیکو مادرید، چلسی و… چندین تیم قدرت قهرمانی در لیگ قهرمانان را دارند. همیشه بهترین تیم قهرمان نمیشود چون کسب این جام به جزییات و شرایط بسیاری بستگی دارد. هر اتفاقی ممکن است رخ دهد اما ما یکی از مدعیان هستیم.
شرایط در دیدار برابر لایپزیش دشوار شد اما در نهایت شاهد اولین درخشش مسی در ترکیب پی اس جی در لیگ قهرمانان بودیم…
همانطور که گفتم شرایط سخت است. بازی در این رقابت بسیار پیچیده است. لایپزیش حریف پیچیدهای است که شانه به شانه شما در بازی پیش میآید، تیمی بسیار پویاست، از نظر فیزیکی قدرتمند است و بازیکنان بسیار خوبی دارد. مهم نیست چند مربی در این تیم عوض شود، آنها سالهاست که با سبکی مشابه بازی میکنند. ما در گروه سختی قرار داریم و آغاز خوبی نداشتیم و واقعیت این است که پیروزی برابر لایپزیش و سیتی بسیار مهم بود.
بله، متفاوت است. ما بسیار به زندگی در بارسلونا عادت کرده بودیم. همه چیز خیلی آسان و نزدیک بود. من بچهها را به مدرسه میبردم، میآمدم، به تمرین میرفتم، برای غذا خوردن به خانه برمیگشتم، بچهها را از مدرسه برمیداشتم. امروز زمان کافی برای این که بچهها را به مدرسه بگذارم و به تمرین بروم ندارم. نمیتوانم آنها را از مدرسه بردارم. شخصا دوست دارم در خانه باشم. در بارسلونا نیز زیاد بیرون نمیرفتم. این اتفاق بزرگترین تغییر برای بچهها و همسرم بود چون آنها بیرون میرفتند، دوستانی داشتند و کارهایی انجام میدادند. دوستان بچهها همیشه به خانه ما میآمدند. حالا آنها در حال برقراری دوباره ارتباط و سازگاری با این شهر هستند. من فکر میکنم این بزرگترین تغییر برای آنها بود.
خیلی. اتفاقاتی که سال پیش رخ داد و من گفتم که میخواهم بروم و مسائل مربوط به ارسال فکس رخ داد، همه چیز دردناک بود. در آخر با هم صحبت کردیم و کم و بیش یکدیگر را متقاعد کردیم. اما این بار همه چیز ناگهانی بود. مدتها از زمانی که به آنها گفته بودیم در بارسلونا میمانیم گذشته بود و آنها هم به همکلاسیها و دوستانشان گفته بودند. و سپس ناگهان مجبور به ترک بارسا شدیم و در عرض یک هفته در شهری جدید بودیم. این اتفاق برای همه دشوار بود.
گاهی برای غذا خوردن بیرون رفتهایم اما وقتی مدرسه بچهها شروع شد، روند زندگی روزمره را تغییر دادیم تا آنها به شرایط عادت کنند. هنوز به دیدن مکانهای دیدنی شهر نرفتهایم.