ممکن است این قضیه کمی زیاده روی باشد اما من مطمئنم که شما سالهاست افرادی که این کار را انجام میدهند می شناسید و به نظر میرسد که هیچ مشکلی با راکد و منفعل ماندن ندارند. چه درمورد ازدواجشان و چه درمورد شغلشان یا تلاشهای شخصی شان، به خوبی با آنها کنار می آیند بدون اینکه پیشرفتی در جهت بهتر شدن داشته باشند.
از طرفی دیگر مطمئنم کسانی را می شناسید که بر روی هدفگذاری های مثبت تمرکز میکنند و مدام خود را وادار به بالا و بالاتر رفتن میکنند. ترفیع گرفتن در کار، صاحب خانواده شدن، جشن گرفتن نقاط عطف در روابط و ازدواجشان، تعمیر خانه و خرید ماشین شروع تجارت های جدید یا دوباره به مدرسه رفتن. این افراد به نظر میرسد که مدام به سمت چیزی قدم بر می دارند که زندگیشان را ارتقا و تقویت میکند.
چیزی که شما حس انجام دادنش را دارید یا نه، در نهایت به یک چیز جوش میخورد: انگیزه. وجود یا عدم وجود این نیروست که شما را به جلو می کشد تا بر چالش ها و موانع غلبه کنید و به اهدافتان برسید.
بدون وجود انگیزه شما بعد از چند تلاش ناموفق و یا حتی اولین چالش سختی که سر راهتان قرار میگیرد تسلیم میشوید و یا در موارد خاصی همانجایی که هستید می مانید و ناراضی هستید که چرا هنوز کاری نکرده اید تا پیشرفت کنید!
چه فهمیده باشید چه نه انگیزه یک نیروی بزرگ در زندگی شماست و برای برتری دادن و لذت بردن از هر آنچه که روزانه انجام میدهید باید آن را تحت کنترل خود درآورید.
متاسفانه بسیاری واژه ی انگیزه را بیش از حد فراگیر میکنند. ما فکر میکنیم انگیزه داشتن و نداشتن با یک “بله” و “خیر” ساده تمام میشود.
اما انگیزه چیزی نیست که بشود عوضش کرد. انگیزه یک جریان است. برای با انگیزه شدن شما باید فراتر از سطح آب شیرجه بزنید. فقط خواندن جملات انگیزشی یا تشویق شدن توسط یک دوست و یا حتی یک ناظر به شما برای ساختن انگیزه ی پایدار در مسیر طولانیتان کمکی نخواهدکرد.
شما تصور میکنید انگیزه ای که میخواهید کسب کنید مانند خورشیدی است(خودپایدار و بلند مدت) که یک جریان مداوم انرژی را برای تمام زندگی های روی زمین تامین میکند. دقیقا مثل خورشید موتور انگیزشی شما هم لایه های مختلفی دارد از هسته و مرکز شروع شده و به سطح میرسد. سطح همان چیزی است که شما می بینید اما فرآیند واقعی از هسته شروع میشود و این مهم ترین بخش قضیه است، دلیلش را شرح خواهم داد.
اگر بتوانید یک موتور انگیزشی خود پایدار بسازید شما نه تنها قادر به یافتن معنا و هدف در زندگیتان خواهید بود بلکه از هر دقیقه ای از زندگیتان را که صرف کاری میکنید لذت خواهید برد، که این مسئله، نقش و مسئولیت هایتان را کمتر از یک کار طاقت فرسا میکند. شما بگویید آیا این قوانین بازی را تغییر نمیدهد؟!
*بگذارید با به کار انداختن موتور انگیزشی با تقسیم به سه قسمت به شما کمک کنم که جریان انگیزه را بهتر بفهمید:
هسته – هدف
حمایت – فعال کننده ها
سطح – تصدیق
من که میگویم ما با لایه های دو و سه بیشتر آشنایی داریم وقتیکه دائما با آنها ارتباط مستقیم داریم!
?
لایه دوم، دراصل همان چیزی است که اهداف شما را پشتیبانی می کند. آنها می توانند هسته انگیزشی شما را بزرگنمایی کنند و یا به شتابی که ایجاد می کنید سرعت ببخشند. در اصل، آنها شرایط مساعدی را ایجاد می کنند تا همه کارها به آسانی پیش بروند.
لایه سوم، همچنین با عنوان تصدیق شناخته می شود، شامل هر نوع شناخت خارجی است که می تواند انگیزه ای برای شما ایجاد کند. ممکن است به شکل احترام یا شناخت مانند تعریف و تمجید به وجود آید.
یا میتواند حمایت عاطفی از طریق تشویق، بازخورد و انتقاد سازنده باشد. همچنین ممکن است هنگامیکه افراد و همکارهایی دارید که همان هدف و بار را با شما به اشتراک میگذارند، شامل وابستگی هم باشد.
اینها عموما همان چیزهایی هستند که وقتی به افراد دیگر نگاه میکنید بر روی سطح می بینید. شما تایید(تصدیق)، احترام و شناخت خارجی را که میگیرید، می بینید.
اما چیزی که بسیار حائز اهمیت و نیروی محرکه ی واقعی پشت جریان انگیزه است، داخلی ترین لایه-هدفتان است. هدف شما همان چیزی است که انگیزه را از بی انگیزگی، دستاوردها را از دست نیافته ها و خوشحالی را از ناراحتی متمایز میکند.
*هسته ی انگیزشی شما هدف شماست و توسط دو چیز محکم میشود:
با این دو به عنوان پایه شما یک منبع قدرت خواهید داشت که انرژی انگیزشی شما به طور نامحدود تغذیه میکند.
معنا دار بودنش راحت است فقط از خودتان بپرسید”چرا”چرا دارید یک هدف معین را دنبال میکنید؟ اگر که دلیلش مبهم و ناواضح است انرژی انگیزشتان نیز مبهم و ناواضح میشود. هنگامیکه انگیزه برای شما انرژی فراهم می آورد تا کاری بکنید آن انرژی باید درجایی متمرکز شود. پس بدون وجود معنا، هیچ جایی برای انرژیتان نیست که رویش تمرکز کند.
حتی داشتن هدفی واقع گرایانه و معنا دار نیز به این معنا نیست که شما باید تاثیر بزرگی بر روی جامعه تان داشته باشید و یا تغییر عظیمی ایجاد کنید!
*راز کار با معنا این است: باید برای چیزی یا شخصی که برای شما ارزشی مهم است، ارزش قائل شود.
بعدی، رسیدن به حرکت رو به جلوست. به طور مختصر، این بدین معناست که فقط ادامه دهید. ماند یک گوله برف، انگیزه به همراه پیشرفت شتاب ایجاد میکند. پس برای بالا نگه داشتن این باید که ادامه دهید.
و خبر خوب این است که پیشرفتتان نباید آنقدر بزرگ باشد که شما آن را تشخیص دهید. مقادیر کم پیشرفت میتواند دقیقا مانند انگیزه باشد به همان اندازه طولانی تا اینکه برسند. مانند راندن یک ماشین، هنگامیکه متوقف شده اید ممکن است بی تاب باشید اما، اگر حرکت رو به جلو باشد – حتی اگر به کندی پیش بروید، کمتر می شود. ایجاد یک شاخص پیشرفت ساده مانند چک لیست یا نقاط عطف، یک راه عالی برای تجسم بردهای کوچک(و بزرگ) شما است. آنها باعث می شوند مغز شما آنها را به رسمیت بشناسد و آنها را تأیید کند، و باعث افزایش کمی انرژی انگیزشی می شود.
به همین دلیل بازی های ویدیویی بسیار اعتیاد آور هستند! آنها همه جا پر از شاخص های پیشرفت هستند. اگرچه پیشرفت کاملاً مجازی است، اما آنها هنوز هم قادر به ایجاد مراکز ایجاد انگیزه در مغز شما هستند.
بنابراین چرا امروز مقداری وقت نمی گذارید و بازتابی سریع از مکان فعلی خود انجام نمی دهید؟ به یکی از جنبه های زندگی خود را که می خواهید در آن پیشرفت کنید نگاهی بیندازید.
به عنوان مثال، این ممکن است شغل فعلی شما باشد. ابتدا با چرا شروع کنید. دلایل خود را برای اینکه چرا در شغل فعلیتان هستید را بنویسید. سپس در مورد هسته انگیزشی خود فکر کنید. آنچه را که در کار شما معنایی دارد و مواردی وجود دارد که به شما کمک می کند تا در زندگی پیش بروید، یادداشت کنید.
وقتی این نکات را کسب کردید، وقت آن است که یک مقایسه انجام دهید. آیا شغل فعلی شما به شما کمک می کند تا به سمت هدفی که شما نوشته اید پیشرفت کنید؟
اگر این کار را انجام دهد، پس آن عالی است! و شما در مسیر صحیح هستید. اما اگر این کار به طور کامل انجام نداد، یا متوجه شدید که از هدف خود خارج شده اید، وحشت نکنید. قطعاً خیلی دیر نشده!
خوشبختی لازم نیست یک اصطلاح مبهم یا توهم باشد که شما، بدون هیچ چشم اندازی مدام در حال تعقیب آن هستید. با پیدا کردن انگیزه واقعی خود، یک قدم به تحقق خوشبختی خود و پیدا کردن معنی در همه کارهایی که خواهید کرد نزدیک تر خواهید بود!
شما ممکن است راه حل های بسیاری را امتحان کرده باشید تا به شما کمک کند با انگیزه بمانید و متوجه شدید که هیچ یک از آنها هیچ تاثیری ندارند. دلیل این امر آن است که فقط تغییرات افزایشی ایجاد می کنند و تغییر دائمی نیاز به یک رویکرد جامع دارد. این امر بیشتر از آنکه فقط به یک بخش از زندگی شما متمرکز شود یا بخشی از کارهای روزمره یا اعمالتان را تغییر دهد نیاز دارد.
شما می خواهید یک تغییر اساسی ایجاد کنید. اما به نظر می رسد سرزمین بزرگ و ناشناخته ای است که شما نمی توانید در این مرحله از زندگی خود به آن بپردازید.