خیال روی تو چون بگذرد به گلشن چشم
دل از پی نظر آید به سوی روزن چشم
سزای تکیه گهت منظری نمیبینم
منم ز عالم و این گوشه معین چشم
بیا که لعل و گهر در نثار مقدم تو
ز گنج خانه دل میکشم به روزن چشم
سحر سرشک روانم سر خرابی داشت
گرم نه خون جگر میگرفت دامن چشم
نخست روز که دیدم رخ تو دل میگفت
اگر رسد خللی خون من به گردن چشم
به بوی مژده وصل تو تا سحر شب دوش
به راه باد نهادم چراغ روشن چشم
به مردمی که دل دردمند حافظ را
مزن به ناوک دلدوز مردم افکن چشم
آن قدر شیفته اش هستی که انگار با دیدنش قلبت از حدقه چشمت بیرون می زند . اگر لغزشهایی داشتی به سوی خدا برو. بدان که او ناظر برکار هاست و هرکسی به سویش برود بخشیده می شود . یکی از صفات فرد با ایمان داشتن لبخند و خوش اخلاقی است . آن که غایب است هر چه زودتر بر می گردد و خوشحالت می کند . او خیرت را می خواهد و تو نیز سلامتی اش را .
سرشک : اشک
ناوک دلدوز : تیر کاری و موثری