یا مبسما یحاکی درجا من اللالی
یا رب چه درخور آمد گردش خط هلالی
حالی خیال وصلت خوش میدهد فریبم
تا خود چه نقش بازد این صورت خیالی
می ده که گر چه گشتم نامه سیاه عالم
نومید کی توان بود از لطف لایزالی
ساقی بیار جامی و از خلوتم برون کش
تا در به در بگردم قلاش و لاابالی
از چار چیز مگذر گر عاقلی و زیرک
امن و شراب بیغش معشوق و جای خالی
چون نیست نقش دوران در هیچ حال ثابت
حافظ مکن شکایت تا می خوریم حالی
صافیست جام خاطر در دور آصف عهد
قم فاسقنی رحیقا اصفی من الزلال
الملک قد تباهی من جده و جده
یا رب که جاودان باد این قدر و این معالی
مسندفروز دولت کان شکوه و شوکت
برهان ملک و ملت بونصر بوالمعالی
چهره زیبایش تو را خوب فریب می دهد و متحیری که این صورت خیالی با تو چه خواهد کرد؟ آگاه باش که فریب نخوری و خود را بیش از این آزار ندهی . با اینکه آدم مهربانی هستی،ولی اخلاقی تند داری که موجب پشیمانی ات می شود . به آنچه داری راضی باش و از آن لذت ببر. آینده ای بسیار خوب در پیش رو داری. سعی کن عبادتت راکامل کنی و به سوی او بروی و روحت را آسوده گردانی.
خط هلالی : سبزه روی لب ، سبیل تازه روییده
نامه سیاه : نامه ای که در آن گناهان را نوشته باشند
لطف لایزالی : مهربانی جاوید
قلاش : باده پرست ، همیشه مست
لاابالی : بی پروا ، آدم بی ثمر.