چندان که گفتم غم با طبیبان
درمان نکردند مسکین غریبان
آن گل که هر دم در دست بادیست
گو شرم بادش از عندلیبان
یا رب امان ده تا بازبیند
چشم محبان روی حبیبان
درج محبت بر مهر خود نیست
یا رب مبادا کام رقیبان
ای منعم آخر بر خوان جودت
تا چند باشیم از بی نصیبان
حافظ نگشتی شیدای گیتی
گر میشنیدی پند ادیبان
غم و درد خود را به کسانی می گویی که از درد تو هیچ گونه آگاهی ندارند. پزشکان بیشتر به درد ظاهری می پردازند و آن را درمان می کنند ، اما درد تو چیزی دیگر است و کار هر کسی نیست که آن را بشناسد و درمانش کند . در شروع هر کاری باید دقت نظر داشته باشی و قبلا درباره آن مطالعه کنی. از اینکه گاهی در زندگی شکست می خوری ، نباید از این بابت ناراحت شوی ، بدان که با پشتکاری که داری موفق خواهی شد.
مسکین : بیچاره ، فقیر
عندلیب: بلبل
حبیب : معشوق ، دوست
درج : صندوقچه
جود : بخشش