سلیمی منذ حلت بالعراق
الاقی من نواها ما الاقی
الا ای ساروان منزل دوست
الی رکبانکم طال اشتیاقی
خرد در زنده رود انداز و می نوش
به گلبانگ جوانان عراقی
ربیع العمر فی مرعی حماکم
حماک الله یا عهد التلاقی
بیا ساقی بده رطل گرانم
سقاک الله من کاس دهاق
جوانی باز میآرد به یادم
سماع چنگ و دست افشان ساقی
می باقی بده تا مست و خوشدل
به یاران برفشانم عمر باقی
درونم خون شد از نادیدن دوست
الا تعسا لایام الفراق
دموعی بعدکم لا تحقروها
فکم بحر عمیق من سواقی
دمی با نیکخواهان متفق باش
غنیمت دان امور اتفاقی
بساز ای مطرب خوشخوان خوشگو
به شعر فارسی صوت عراقی
عروسی بس خوشی ای دختر رز
ولی گه گه سزاوار طلاقی
مسیحای مجرد را برازد
که با خورشید سازد هم وثاقی
وصال دوستان روزی ما نیست
بخوان حافظ غزلهای فراقی
به دیدار او سخت وابسته شده ای ،کمی عاقلانه اندیشه کن تا ارزش و احترام تو محفوظ بماند . ارزش سلامتی و روزها و فرصتهای شادی و نشاط را بدان و افراط و تفریط را در دوست داشتن و عشق ورزیدن از خود بران و همواره جانب اعتدال را رعایت کن . به سخنان افراد عاقل و پخته توجه داشته باش. از حسودان و رقیبان که بدخواه تو هستند ، دوری بجوی.ان شاءالله موفق خواهی شد .
ساروان : ساربان، شتر بان
رطل گران : پیمانه بزرگ ، پیاله بزرگ
سماع چنگ : آواز چنگ
دست افشان : شادی و رقص
مسیحای مجرد : حضرت مسیح مجرد و دور از علایق دنیوی