ساقی حدیث سرو و گل و لاله میرود
وین بحث با ثلاثه غساله میرود
می ده که نوعروس چمن حد حسن یافت
کار این زمان ز صنعت دلاله میرود
شکرشکن شوند همه طوطیان هند
زین قند پارسی که به بنگاله میرود
طی مکان ببین و زمان در سلوک شعر
کاین طفل یک شبه ره یک ساله میرود
آن چشم جادوانه عابدفریب بین
کش کاروان سحر ز دنباله میرود
از ره مرو به عشوه دنیا که این عجوز
مکاره مینشیند و محتاله میرود
باد بهار میوزد از گلستان شاه
وز ژاله باده در قدح لاله میرود
حافظ ز شوق مجلس سلطان غیاث دین
غافل مشو که کار تو از ناله میرود
ای پیر طریقت اکنون که صحبت از خوشی و گل و صفاست، از این فرصت استفاده کن و لذت ببر، زیرا ممکن است این موقعیت دیگر دست ندهد. فریب دنیا و زیباییهای آن را مخور که همه آن ها بر باد است. برای رفع مشکل به خدا توکل کن تا پیروز شوی.
ساقی: 1-آب دهنده؛ 2- شراب دهنده؛ 3- پیرطریقت
حدیث: سخن، روایت
ثلاله غساله: در اصطلاح حکمای قدیم یونان، که هنگام صبح سه کاسه باده می خوردند آن را ثلاثه غساله می گفتند و آن غسل معده بوده است
عجوز: پیر
مکار: حیله گر، فریب دهنده
محتال: حیله گر
ژاله: شبنم