روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست
در غنچهای هنوز و صدت عندلیب هست
گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست
چون من در آن دیار هزاران غریب هست
در عشق خانقاه و خرابات فرق نیست
هر جا که هست پرتو روی حبیب هست
آن جا که کار صومعه را جلوه میدهند
ناقوس دیر راهب و نام صلیب هست
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد
ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
فریاد حافظ این همه آخر به هرزه نیست
هم قصهای غریب و حدیثی عجیب هست
برخی افراد در سن پایین هم مورد تحسین قرار می گیرند. تو نیز از آن دسته ای که زود مورد توجه قرار گرفته ای . هنوز شکفته نشده ای که بلبلان از فیض تو نغمه سرایی می کنند. پس بدان نباید مغرور زیبایی خود شوی، زیرا غرور موجب شکست انسان می شود. این را بدان که هر آنچه در دنیاست فناپذیر است و زیبایی هم این چنین است.
رقیب: مراقب، دو نفر که به دنبال یک چیز باشند تا زودتر به آن برسند
عجیب: شگفت
ناقوس: زنگ بزرگ کلیسا