یارم چو قدح به دست گیرد
بازار بتان شکست گیرد
هر کس که بدید چشم او گفت
کو محتسبی که مست گیرد
در بحر فتادهام چو ماهی
تا یار مرا به شست گیرد
در پاش فتادهام به زاری
آیا بود آن که دست گیرد
خرم دل آن که همچو حافظ
جامی ز می الست گیرد
مغرور زیبایی ات نباش! زیرا زیبایی ظاهری رفتنی است. همان طور که قلبی صاف داری ، سعی کن تا افکارت را با اعمالت منطبق سازی . در آن صورت به نیت خود خواهی رسید . انسان خوشبختی هستی و آینده ای درخشان پیش رو داری .
محتسب و مست : چون معشوقم به طور طبیعی زیبا و مست است اگر محتسب او را ببیند ، برایش حد تعیین می کند
شست : قلاب ماهی گیری
الست : ابتدا، زمان بی آغاز