به عنوان یک فریلنسر شما نیاز دارید که بیمههایی مثل بیمه سلامت، دندانپزشکی، چشمپزشکی، بیمه عمر و بیمه از کار افتادگی داشته باشید. علاوه بر این بیمه بازنشستگی برای یک فریلنسر یک مساله اساسی است. اگر چه بسیاری از فریلنسرها گمان میکنند زمان بازنشستگی آنها دیرتر از سایر مشاغل اتفاق میافتد و به همین دلیل مساله بیمه را معمولا نادیده میگیرند. اما به یاد داشته باشید حتی اگر یک فریلنسر هستید باید بیمه داشته باشید. اگر ارباب رجوع یا صاحب پروژه شما را بیمه میکند که چه بهتر، در غیر اینصورت بهتر است به فکر بیمه خویشفرما باشید.
فریلنسر چیست؟ اغلب فریلنسرها یا آزادکارها به صورت بازاریاب مستقل و فروشنده مستقل عمل میکنند. شما میتوانید مشتری و ارباب رجوعهای جدید را مستقیما پای میز کار خودتان بیاورید. به عنوان یک فریلنسر این شما هستید که باید این کار را انجام دهید و چه بسا بخش قابل توجهی از این کار را باید بدون چشمداشت مالی به انجام برسانید. در حقیقت شما باید تمام کارها را از حسابداری، بازاریابی، فروش، انجام پروژه و تمام کارهای اجرایی را خودتان انجام دهید و ساعتهای زیادی هم صرف انجام آنها کنید.
با اینهمه همانطور که هر تیم بازاریابی به شما خواهد گفت موارد مورد اشاره بهترین راهکار برای جذب مشتری هستند. حالت ایدهآل برای شما به عنوان یک فریلنسر این است که همانطور که کار بیشتری انجام میدهید میتوانید خودتان بازاریابی کنید، اگر چه کمتر از زمانی که مشتری و ارباب رجوع به شما مراجعه میکند. در حقیقت اگر بر این باور هستید که سودآوری به معنای بازاریابی است شما میتوانید در آینده یک فریلنسر باشید. یادتان باشد بازاریابی و فروش بخشی مهمی از هر شغلی حتی فریلنسری و آزاد کاری است.
شما ممکن است برای انجام سفارش و خواستههای ارباب رجوع مجبور باشید ۴۰ ساعت در هفته کار کنید. گاهی کار به جایی میرسد که شما فرصت ندارید میان پول درآوردن و پول خرج کردن یکی را انتخاب کنید و حتی گاهی بیشتر از زمان معین برای یک کارمند باید کار انجام دهید تا سفارشات را به انجام برسانید. به عنوان یک فریلنسر حتی گاهی تعطیلات هم برای شما بیمعناست اما خوبی این مسئله این است که بعد از انجام پروژه بدون اینکه نیاز به مرخصی داشته باشید میتوانید به یک مسافرت یک ماهه جادهای بروید. در این زمان هم حتی میتوانید با مشتری ارتباط داشته باشید و زمانی که از سفر برگشتید به همکاری با مشتری حقیقی یا حقوقی خود ادامه بدهید.
فریلنسر بودن شغل مناسبی برای افراد کمرو و خجالتی نیست. شما مسئول این هستید که در مورد نرخ کار و هزینههای انجام کار و تحویل آن بحث کنید و چانه بزنید. مشتری در بیشتر مواقع شاید از شما بخواهد فقط «نگاهی به چیزی بیندازید» یا حتی «یک نگاه سریع و اجمالی بیندازید» که البته به این معناست که باید مجانی کاری را انجام دهید. بهتر است از همان ابتدا سطح توقعات و انتظارات را مشخص کنید و تمام این موارد را به صورت کتبی ثبت کنید و به امضای هر دو طرف برسانید. زمانی که بعد ازانجام کار حقالزحمهتان را دریافت کردید آن وقت از انجام این محکم کاریها و حسابگری خود خوشحال خواهید شد.
انعطافپذیری گاهی به این معنا است که در برخی موقعیتها مجبورید از همکارانتان و کار گروهی در شرکت دل بکنید و خودتان به تنهایی مشغول کار شوید. بسیاری از فریلنسرها ترجیح میدهند کارشان را در منزل انجام دهند. به این ترتیب هم به آشپزخانه نزدیک هستند، هم هر وقت دلشان خواست میتوانند دوش بگیرند و هم وسط روز یک چرت کوتاه بزنند. به این ترتیب یک فریلنسر حریم خصوصی مشخصتر و تعیین شدهتری نسبت به کسی دارد که مجبور است هر روز سر ساعت مشخصی در محل کارش حاضر شود. با اینهمه یک فریلنسر از جنبه اجتماعی شغلش تا حدودی بیبهره است. ی
کی از مزیتهای حاضر بودن در محل کار و شرکت، ارتباط با شبکه همکاران و برنامههایی است که باعث تماس و همکاری میان همکاران میشود و از نظر اجتماعی بسیار مفید است.زمانی که شما یک فریلنسر میشوید کنترل بیشتری روی شغلتان دارید و در مورد برخی افراد (نه همه) کنترل بیشتری هم روی سبک زندگیتان دارید. یک فریلنسر باید فردی متعهد باشد و هر پروژهای را در زمان مقرر به پایان برساند. یک فریلنسر در صورتی که بداند نمیتواند کاری به نحو احسن انجام دهد نباید آن پروژه را قبول کند و البته در صورت توانایی میتواند به صورت همزمان روی چند پروژه کار کند و موفق هم باشد.