نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد
که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد
به مطربان صبوحی دهیم جامه چاک
بدین نوید که باد سحرگهی آورد
بیا بیا که تو حور بهشت را رضوان
در این جهان ز برای دل رهی آورد
همیرویم به شیراز با عنایت بخت
زهی رفیق که بختم به همرهی آورد
به جبر خاطر ما کوش کاین کلاه نمد
بسا شکست که با افسر شهی آورد
چه نالهها که رسید از دلم به خرمن ماه
چو یاد عارض آن ماه خرگهی آورد
رساند رایت منصور بر فلک حافظ
که التجا به جناب شهنشهی آورد
اگر تحمل و صبر داشته باشی ، خبر خوشی به تو خواهد رسید که بسیار مسرورت می سازد. این خبر خوش، خوشبختی آینده ات را نوید می دهد . جای شکرش باقی است که دوست خوبی همدم توست . چون انسانی فهیم و مهربانی هستی ،زودتر به آرزویت خواهی رسید .
صبوح : شراب صبحگاهی
رضوان : نگهبان بهشت
زهی : خوشا